۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۶ ثبت شده است



دوری از قرآن

حقیقت این است که ما هنوز از قرآن خیلى دوریم و خیلى فاصله داریم. دلهاى ما باید قرآنى بشود. جان ما باید با قرآن انس بگیرد. اگر بتوانیم با قرآن انس بگیریم، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهیم، زندگى ما و جامعه ى ما قرآنى خواهد شد؛ احتیاج به فعالیت و فشار و سیاستگذارى ندارد. اصل این است که دلمان، جانمان و معرفتمان حقیقتاً قرآنى باشد. انس با قرآن، آشنائى با قرآن، ما را نزدیک می کند. این جلسات قرآنى، این دوره هاى قرآنى، این مسابقات قرآنى، اینى که ما به تربیت قرّاء و حفّاظ دل بستیم، به خاطر این است؛ اینها همه اش مقدمه است؛ ولى مقدمات لازمى است.
 من باز هم به جوانان عزیزمان توصیه می کنم که با قرآن انس بگیرید، با قرآن مجالست کنید. «و ما جالس هذا القران أحد الّا قام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فى هُدى او نقصان من عَمى»؛ هر بارى که شما با قرآن نشست و برخاست کنید، یک پرده از پرده هاى جهالت شما برداشته می شود؛ یک چشمه از چشمه هاى نورانیت در دل شما گشایش پیدا می کند و جارى می شود. انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، اینها لازم است.(۱)

نیاز به تفسیر و تبیین

خواندن قرآن، از اول تا آخر، یک چیز لازمى است. باید قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همه ى معارف قرآنى یکجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمینى لازمند تا براى ما تفسیر کنند، مشکلات آیات را تبیین کنند، معارف آیات و بطون آیات الهى را براى ما بیان کنند؛ اینها همه لازم است. اگر اینها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو میرویم و توقف دیگر وجود ندارد.(۲)

نزدیک شدن به قرآن

هرچه ما به قرآن نزدیکتر شویم، دو اتفاق می افتد: یک اتفاق اینکه ما قوی تر می شویم؛ اتفاق دوم اینکه دشمنان بین‌المللى ما، علیه ما بیشتر بسیج می شوند؛ خوب، بشوند. هرچه به سمت قرآن برویم، هرچه به قرآن نزدیکتر شویم، دشمنان بشریت بیشتر خشمگین می شوند؛ تهمت می زنند، دروغ می گویند، شایعه درست می کنند، فشار اقتصادى می آورند، فشار سیاسى می آورند، انواع و اقسام خباثتها و ملعنتها را با ملت ما می کنند – کمااینکه می بینید دارند می کنند – اما در مقابل، توان ما، قدرت تحمل ما، قدرت تأثیرگذارى ما روزبه روز بیشتر خواهد شد، مضاعف خواهد شد؛ کمااینکه می بینید شده.(۳)

حبل الهی

این قرآن حبل الهى است؛ ریسمان مستحکم الهى است که اگر به آن چنگ زدیم، لغزش و افتادن و گم شدن و اینها دیگر در آن نیست.(۴)

انس با قرآن

انس با قرآن دلهاى ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد. هرچه در دنیاى اسلام کمبود هست، بر اثر دورى از معارف الهى و معارف قرآنى است. قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است. حیات امتها و ملتها در آشنائى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى این معارف و عمل به احکام قرآنى است. انسانها اگر طالب عدالتند و از ظلم بیزارند، راه مبارزه ى با ظلم را باید از قرآن فرا بگیرند. انسانها اگر طالب علمند و به وسیله ى معرفت و آگاهى و علم می خواهند زندگى را رونق ببخشند و راحت و رفاه را براى خودشان تأمین کنند، راهش به وسیله ى قرآن نشان داده می شود. انسانها اگر در پى ارتباط با خداى متعال و صفاى معنوى و روحى و آشنائى با مقام قرب الهى هستند، راهش قرآن است.
ضعف ما امت مسلمان، عقب‌ماندگى ما، کج‌رفتاری هاى ما، کج‌تابی هاى ما در مسائل اخلاقى و زندگى، همه ى اینها ناشى از دورى از قرآن است.ضعف ما امت مسلمان، عقب‌ ماندگى ما، کج‌ رفتاری هاى ما، کج‌ تابی هاى ما در مسائل اخلاقى و زندگى، همه ى اینها ناشى از دورى از قرآن است.
نقش قرآن این است که ما را از لحاظ ماده و معنا اعتلاء ببخشد؛ و این کار را قرآن میکند. کسانى که با تاریخ آشنا هستند، نمونه هایش را در تاریخ دیدند؛ و ما مردمِ این زمان، در زمان خودمان داریم نمونه هایش را مشاهده میکنیم. یک نمونه، همین شما ملت عزیز ایران هستید… .
 به همین اندازه که ما یک قدم به سمت قرآن، به سمت معارف قرآنى برداشتیم – که آنچه که ما به سمت قرآن حرکت کردیم، واقعاً یک قدم هم بیشتر نیست – خداى متعال به ما عزت داده است، به ما حیات داده است، به ما آگاهى و بصیرت داده است، به ما قدرت و قوّت بخشیده است.(۵)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۰۶
اعظم سادات سرآبادانی



قرآن

 

مطرح کردن این بحث از آن جهت است که در برخی سخنان کوته نظران و فاقداندیشه آزاد که ترجیح می دهند از اسلاف خود پیروی کنند، تهمت های ناروا که حاکی از حقد و کینه توزی دیرینه است یافت می شود لذا ضرورت دفع تهمت ایجاب نمود تا اندکی درنگ کرده، موضع امتی بزرگ را که گناهی نداشته جز تمسک به ولای خاندان نبوت، روشن سازیم آری گناهی جز عمل به وصیت پیامبر و اجابت قرآن کریم[1] نداشته‌اند!.

برخی ناآگاهان به شیعه نسبت داده اند که مصحفی خاص خود دارند و آن را «المصحف الشیعی» می نامند![2] در حالی که شیعه خود در طول حیات خویش چنین موضوعی را نشنیده است گروهی از محققان متاخر در برابر این ادعا شدیدااعتراض کرده اند[3]، که مهم ترین آنان گلدزیهر است او علاقه خاص شیعه رانسبت به نص رسمی قرآن که در دست مسلمانان است، تشریح و تاییدمی کند[4] به منظور توضیح بیش تر درباره علاقه شیعه به نص قرآن کنونی، ناگزیر از بیان مطالب زیر هستیم:

هرگاه تاریخ قرآن مجید و دوره هایی را که نسلا بعد نسل بر قرآن گذشته بررسی کنیم، در می یابیم که نص کنونی قرآن با وضع موجود، اصولا محصول کوشش های شیعه است و اینان هستند که در حفظ و ضبط قرآن تلاش کردند و در تنظیم آن به نحو احسن و شکل گذاری و زیبایی آن، از هیچ اقدامی فروگذاری نکردند درحقیقت، اگر قرآنی وجود داشته باشد که بتوان آن را «مصحف شیعی» نامید، همین مصحف موجود است و با توجه به نقش ائمه شیعه و قرا و حفاظ و هنرمندان شیعه در طول تاریخ نسبت به مصحف، باید قرآن را به شیعه منسوب کرد.

امیرالمؤمنین (ع) اولین کسی است که اندیشه گردآوری قرآن را، پس ازدرگذشت پیامبر(ص) اظهار کرد و هرچند قرآنی را که وی گردآوری کرد نپذیرفتند، ولی اندیشه گردآوری قرآن در همان زمان اثر خود را به جا گذاشت و نسبت به خود قرآن از نظر اصل جمع آوری آن بر دست دیگران اختلافی به وجود نیامد.

مصحف های مهمی که در آن زمان و پیش از توحید مصاحف تهیه شد و قرآن درآن ها جمع آوری گردید عبارتند از: مصحف های عبداللّه بن مسعود، ابی بن کعب، ابوالدردا و مقدادبن اسود همگی اینان به ولای خاص نسبت به بیت والای نبوی شناخته شده اند دیگر مصحف ها از اعتبار هم سنگ این مصاحف نبودند و صحف ابوبکر نیز به صورت کتاب منظم نشده بود.

اول کسی که توحید مصحف ها را در عهد عثمان مطرح کرد، حذیفه بن الیمان بودچگونگی کار او در بخش های پیش گذشت ابی بن کعب تصدی املای قرآن را موقع استنساخ مصحف ها بر عهده داشت و در اشکالات، نسبت به ضبط کلمات، به اومراجعه می کردند.

شکل گذاری مصحف و نقطه گذاری آن، به دست ابوالاسود الدؤلی و دو شاگرداو نصربن عاصم و یحیی بن یعمر انجام گرفت اولین کسی که در تحسین کتابت مصحف و زیبایی خط آن اقدام کرد، خالدبن ابی الهیاج، از اصحاب علی (ع)بودضبط حرکات به شکل کنونی، کار استاد بزرگ خلیل بن احمد فراهیدی است اواولین کسی است که «همزه و تشدید و روم و اشمام» را وضع کرد که در مباحث گذشته به تفصیل گفته شد تمامی افراد یاد شده از سرشناسان دانش مند شیعه اند.

شیعه بود که اصول قرائت را مورد تحقیق و بررسی قرار داد و قواعد آن را بنیان نهاد و با نهایت امانت و اخلاص، ابتکاراتی در فنون قرائت و تغییراتی در آن به کاربرد.

اگر نگوییم شش تن، دست کم چهارتن از قرا سبعه، شیعه بودند، علاوه برآن که گروهی از ائمه قرا بزرگ از شیعیان به شمار می آیند از آن جمله اند: ابن مسعود، ابی بن کعب، ابوالدردا، مقداد، ابن عباس، ابوالاسود، علقمه، ابن سائب، سلمی، زربن حبیش، سعیدبن جبیر، نصربن عاصم، یحیی بن یعمر، عاصم بن ابی النجود، حمران بن اعین، ابان بن تغلب، اعمش، ابوعمروبن العلا، حمزه، کسائی، ابن عیاش، حفص بن سلیمان و امثال اینان که از ائمه بزرگند ودر مناطق و دوره‌های مختلف، در راس امر قرائت قرار داشته‌اند.[5] 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۴۲
اعظم سادات سرآبادانی