در اواخر قرن بیستم که نظریه پردازان غربی مکتب لیبرال دموکراسی را پایان تاریخ و نجات دهنده بشریت معرفی می کردند؛ در ایران، انقلابی در آستانه تحقق بود که تمام مناسبات و محاسبات آنها را بر هم می زد. انقلاب اسلامی ایران در دوره و زمانی پا به عرصه گذاشت که مدرنیته تمام آنچه را که داشت به مرحله عمل در آورده و بیش از پیش بشر را دچار سر درگمی کرده بود. مدرنیته با مشخصه هایی همچون اومانیسم[1]، سکولاریسم[2]، جدایی اخلاق از تار و پود عالم، و... ادعاکرده بود که سعادت و خوشبختی را برای انسان به ارمغان آورده و مسیر رشد و پیشرفت او را مسطح کرده است. در حالی که به تدریج انسان را در ابعاد مادی و معنوی در سراشیبی سقوط قرار داده و موجبات تنفر مردم از آن را فراهم می ساخت.
در این اثناء نظامی بر خواسته از متن وحی و منطبق با فطرت انسان پا به عرصه گذاشت که شعارش برای انسان شکست خورده جامعه آن روز «لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَم»[3] و الگویش برای حاکمان، حکومت عدالت محور علوی بود. انقلابی که با دست خالی در مقابل دشمنِ تا بُن دندان مسلح ایستاد و مسیر شکوفایی خود را طی کرد تا نمونه و مدل حکومتی جدید و متعالی را به دنیا عرضه کند. مخاطب این مکتب نه تنها ایرانیان که تمام مردم دنیا است. از این رو سران غرب دست به کار شدند و سانسورهای خبری شدید بر اخبار انقلاب اسلامی اعمال کرده و طرح شوم اسلام هراسی را در دستور کار خود قرار دادند. اما وعده خداوند است که: «یُرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَ یَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ».[4]
بنیانگذار کبیر انقلاب فرمودند:
"مسئولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست. انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت [علیه السلام] است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منّت نهد و ظهور فرجش را در عصر حاضر قرار دهد."[5]
البته آنان که با مقیاس های غربی انقلاب اسلامی را می سنجند و از دریچه نگاه آنان به این نظام مقدس می نگرند هیچ گاه نمی فهمند که انقلاب اسلامی در امتداد غدیر بود و در راستای ظهور.
انقلاب اسلامی مقدمه انقلاب جهانی منجی
«مردی از قم مردم را به سوی خدا دعوت می کند، افرادی گرد او جمع می شوند که قلبهایشان همچون پاره های آهن ستبر است که بادهای تند حوادث آنان را نمی لغزاند، از جنگ خسته نشده و نمی ترسند. اعتماد آنان بر خداست و سرانجام کار از آن پرهیزگاران است.»[6]
و یا در روایت دیگری از امام باقر علیه السّلام آمده است:
«میبینم گروهی از مشرق زمین قیام می کنند و طالب حق می باشند، امّا آنان را اجابت نمی کنند، مجدداً بر خواسته هایشان پافشاری می کنند امّا مخالفان نمیپذیرند. وقتی چنین وضعی را مشاهده میکنند، شمشیرها را به دوش کشیده و در مقابل دشمن می ایستند. این جاست که پاسخ مثبت می گیرند امّا این بار نمی پذیرند تا این که همگی با هم قیام میکنند و آن چه به دست میآورند جز به دست توانای صاحب شما به کس دیگری نمی سپرند. کشته های آنان شهید محسوب می گردد، اگر من آن زمان را درک میکردم خویشتن را برای صاحب این امر نگه میداشتم.»[7]
انقلاب اسلامی ایران بی شک در مسیر آماده سازی جهان برای ورود امام عصر علیه السلام عامل مهم و موثری است که برای این مدعا، هم شاهد روایی وجود دارد و هم شاهد عینی. اتفاقاتی که امروز در اغلب کشورها در شرف وقوع و به گونه ای الگو گیری از نظام اسلامی ایران است، اثبات کننده این ادعاست
حتی اگر نخواهیم در بیان زمینه سازی ظهور توسط انقلاب اسلامی به روایات رجوع کنیم، این حرکت عظیم در صحنه جهانی تاثیراتی داشته که این تصور را به یقین تبدیل می کند.
در بحث از شرایط ظهور سخن از آمادگی عمومی مردم جهت پذیرش نظام الهی مبتنی بر توحید است. آیا مردم تا زمانی که آن واقعه عظیم را نه در ساحت نظر که در ساحت عمل نشناسند، به آن تمایلی خواهند یافت یا خیر؟ آیا اگر نظامی بتواند ساز و کار حکومت امام زمان علیه السلام را هر چند در مقیاس بسیار کوچک بنمایاند زمینه ساز ظهور خواهد بود یا خیر؟ و آیا غیر از انقلاب اسلامی نظام دیگری توان الگوسازی و معرفی نمونه را داشته یا خیر؟
امام خمینی (قدس سره) می فرمایند:
"ما می خواهیم یک انقلابی درست کنیم تا معلوم شود حقوق بشر یعنی چه؟ حق بشر چه هست؟ حقوق زن یعنی چه؟ حقوق مرد یعنی چه؟ حقوق کشاورز یعنی چه؟ ما می خواهیم یک همچو چیزی درست بشود. اگر این شیاطین دست پرورده شیاطین بزرگ بگذارند که حکومتی پیدا شود آن وقت معلوم می شود که برای کارگر، اسلام چه جور نظر دارد، به کارگر چه جور، به اقلیت های مذهبی چه نظر دارد، لکن مهلت به ما نمی دهند."[8]
امتیازات انقلاب اسلامی بر سایر انقلاب ها
در فرهنگ اسلام آنکه حق حکومت و سرپرستی انسان ها را دارد، ذات باری تعالی است[9] و اگر بناست این حکومت بر روی زمین بروز و ظهور پیدا کند تنها کسانی شایسته این مقامند که از جانب او نصب شده باشند. طبق آیه «أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم»[10] اطاعت مطلق از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و اولی الامر علیهم اسلام در ردیف اطاعت از خداوند قرار داده شده است. در ادامه ی این جریان، ولایت فقیه توسط آخرین جانشین رسول وحی صلی الله علیه و آله بنیانگذاری می شود که رمز استقامت و پایداری تشیع تا به امروز بوده است. در این نظام حکومت از آن شخص نیست بلکه فقاهت و عدالت و تقوای شخص معیار صلاحیت او برای این مقام است.
انقلاب اسلامی ایران مدل حکومتی متعالی را مقابل چشم جهانیان به نمایش گذاشت که در آن انسان ها برده و محکوم حاکم نیستند بلکه او مسئولیت خطیر تامین سعادت دنیوی و اخروی آنان را بر عهده دارد. مردم سالاری دینی در معنای واقعی در این مکتب محقق شده و حقوق آن پاس داشته می شود. این انقلاب مبارک رابطه دولت -ملت را به رابطه امام-امت تغییر داد که در کنه و باطن آن پیوستگی و وابستگی دو طرف نسبت به هم نهفته است تا حدی که پذیرش حکم ولی فقیه نه از سر اجبار که از سر عشق است و ارادت؛ و این یعنی تلازم وَلایت با وِلایت.
2. فرهنگ:
برای انسانی که زندگیش در حد خور و خواب و شهوت و صنعت و تکنولوژی تنزل پیدا کرده، وعده اتصال او به آسمان و معنویت حقیقی، به معنای حیات دوباره است. شعار انقلاب اسلامی پیاده کردن ارزش های اسلامی در تمام شئون زندگی اعم از فردی و اجتماعی انسان هاست. در این نظام محور همه امور خداست و دستوراتش منشور زندگی است و این رمز گرایش روزافزون مردم دنیا به این مدل حکومتی است.
اگر با نگاهی منطقی و دور از غرض ورزی به این واقعه عظیم نظر شود تصدیق می گردد که انقلاب اسلامی ایران در معرفی حکومتی بر مبنای خدامحوری و کرامت انسانی به دنیا و ایجاد آمادگی عمومی در پذیرش حکومت جهانی مهدوی گامهای مهمی برداشته است و از این منظر هر اقدامی که موجب تزلزل و تضعیف این نظام باشد، عاملی در تاخیر تحقق آن وعده الهی است
3. عدالت اقتصادی:
سمت و سوی انقلاب اسلامی برداشتن تبعیضات ناعادلانه و رساندن مردم به سطح قابل قبولی از رفاه اجتماعی و فردی است. در روزگاری که سران مستکبر دنیا و نوکران دست به سینه شان در گوشه و کنار دنیا هر روز سیرتر می شوند و بهای سیری شان گرسنه تر شدن مردم مستضعف است، نظامی روی کار آمده که الگویش عدالت علوی است و سعی در کم کردن فاصله طبقاتی در جامعه دارد. همانگونه که آن حضرت در پاسخ به پیشنهاد بخشش هدایا به اشراف عرب و بزرگان قریش برای جذب آنان می فرمایند:
«آیا به من دستور می دهید برای پیروزی خود، از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم استفاده کنم. به خدا سوگند تا عمر دارم هرگز چنین کاری نخواهم کرد. اگر این اموال از خودم بود به گونه ای مساوی در میان مردم تقسیم می کردم تا چه رسد که جزء اموال خداست.»[11]
گام های استوار انقلابی در مسیر ظهور
انقلاب اسلامی ایران بی شک در مسیر آماده سازی جهان برای ورود امام عصر علیه السلام عامل مهم و موثری است که برای این مدعا، هم شاهد روایی وجود دارد و هم شاهد عینی. اتفاقاتی که امروز در اغلب کشورها در شرف وقوع و به گونه ای الگو گیری از نظام اسلامی ایران است، اثبات کننده این ادعاست.
اگر با نگاهی منطقی و دور از غرض ورزی به این واقعه عظیم نظر شود تصدیق می گردد که انقلاب اسلامی ایران در معرفی حکومتی بر مبنای خدامحوری و کرامت انسانی به دنیا و ایجاد آمادگی عمومی در پذیرش حکومت جهانی مهدوی گامهای مهمی برداشته است و از این منظر هر اقدامی که موجب تزلزل و تضعیف این نظام باشد، عاملی در تاخیر تحقق آن وعده الهی است.
پی نوشت:
[1] انسان محوری در مقابل خدامحوری.
[2] تنظیم امور معاش و زندگی انسان بدون دخالت دادن خدا و آخرت.
[3] اسرا / 70.
[4] توبه / 32.
[5] صحیفه نور، ج 21-2/1/68.
[6] عصرظهور، علی کورانی، ص237.
[7] بحار الانوار، ج52ص243.
[8] صحیفه نور ج6-7/1/58
[9] فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِی: شوری / 9.
[10] نساء / 59.
[11] نهج البلاغه، خطبه 126.
سهیلا آقاجانلو
بخش مهدویت تبیان