آثارتلاوت قران درهدایت انسان
آیات قرآن، سخنان خدای سبحان است و چون او کانون مبارکی، بلکه خود برکت است، خواندن سخنانش نیز برکات فراوانی را در پی دارد. اکنون به برخی از آنها اشاره می شود:
الف) افزایش ایمان
قرآن درباره اثر تلاوت صحیح و همراه با تدبر، چنین می فرماید: «الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته أولئک یؤمنون به»(1)؛ (کسانی که به آنان کتاب آسمانی دادیم، در حالی که آن را به درستی و خوبی تلاوت کنند، حتما بدان ایمان می آورند.) حق تلاوت، تنها این نیست که حرکات و اعراب و سکون و وقف و قواعد تجوید حروف و کلمات رعایت شود، بلکه همراه با آن، تدبر در معانی و تعقل و آمادگی برای اثرپذیری نیز لازم است. نیز درباره پذیرش مؤمنان چنین می فرماید: «و إذا تلیت علیهم آیاته زادتهم إیمانا»(2)؛ نشان تلاوت صحیح آن است که در خواننده و شنونده اثر جدیدی پدید آورد و بر ایمانشان افزوده گردد. تلاوت قرآن به اندازه ای محترم و مهم است که استماع و انصات(3) نسبت به آن واجب است یا مستحب؛ چنان که برخی از فقیهان امامیه در ذیل کریمه «إذا قرئ القرآن فاستمعوا له و أنصتوا»(4)، به وجوب آن دو (استماع، انصات) فتوا داده اند، هر چند بسیاری از بزرگان تفسیر و فقه آن را مخصوص نماز جماعت و لزوم استماع و انصات مأموم می دانند.
ب) درخشان شدن خانه ها
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در اهمیت تلاوت قرآن چنین فرمودند: «نوروا بیوتکم بتلاوه ی القرآن و لا تتخذوها قبورا».(5) خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید و آن ها را به صورت گورستان درنیاورید. کسی که اهل قرآن نیست و با آن انس ندارد، مرده است و خانه او گور اوست.
امام صادق (سلام الله علیه) فرمود: خانه ای که قرآن در آن تلاوت شود، نورانی است؛ «یتراءاه أهل السماء کما یتراءی أهل الدنیا الکوکب الدری فی السماء»:(6) همان گونه که زمینیان از ستارگان آسمان نور می گیرند و آن اجرام آسمانی برای مردم زمین چشمگیرند، خانه ای که در آن قرآن تلاوت می شود، برای آسمانیان درخشان است و آن ها نیز از این خانه های نورانی کسب نور می کنند.
ج) انس با قرآن و مقام صالحان
خدای سبحان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را مستقیما در پوشش ولایت خود می نامد؛ «إن ولیی الله الذی نزل الکتاب و هو یتولی الصالحین»(7)؛ پس همان خدایی، ولی رسول الله است که قرآن را نازل فرموده است؛ خداوند متولی صالحان است. این جمله، شبیه تعلیق حکم بر وصف و نظیر علیت آن صفت است؛ یعنی اگر کسی به قرآن عمل کند، صالح می شود و اگر خداوند بخواهد ولی کسی بشود، از راه قرآن ولایت و تدبیر او را عملی می کند.
پس راه دستیابی به ولایت الهی، صاحل شدن است و بدون آن در ولایت الله راهی نیست و خدا هم تولی طالح را نخواهد پذیرفت و بهترین راه صلاح هم انس با قرآن است. آری:
1. ولی خداوند است.
2. مولی علیه، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.
3. سمت ولی، تنزیل قرآن است.
4. وصفی که بسان شرط برای مولی علیه ذکر شده، صالح بودن اوست.
5. از مجموع سیاق فردی کلمات و سیاق جمعی آیه چنین استنباط می شود که خداوند از راه معارف و منازل عالی و دانی قرآن حکیم، ولایت عبد صالح را بر عهده دارد و صلاح و فلاح مولی علیه نیز، از راه احکام فقهی و حقوقی قرآن و از طریق حکم برهانی و عرفانی آن فراهم می شود.
بنابراین، وصف پیشگفته هر چند به صورت شفاف از سنخ تعلیق حکم بر وصف نیست، با اجتهاد صادق، چگونگی این تعلیق استنباط می شود. زیرا نتیجه آیه چنین است: خداوندی که قرآن را نازل فرمود و ولایت صالحان را بر عهده دارد، ولی من است؛ یعنی دو صفت الهی تنزیل قرآن و ولایت صالحان، نقش تعیین کننده ای در ولایت من و هر انسان قرآن مدار صالح خواهد داشت.
به همین دلیل می فرماید: «فاقرؤوا ما تیسر من القرآن»(8)؛ آن مقدار که برای شما میسر است، قرآن بخوانید و با این کتاب آسمانی انس بگیرید، حتی اگر معنای بعضی از آیات و سوره ها برای شما روشن نشد، نگویید که خواندن بدون درک معنا چه اثری دارد، چون قرآن کلام عادی نیست که اگر کسی معنایش را نداند، خواندنش بی ثمر باشد، بلکه نوری الهی است که خواندن آن به تنهایی نیز عبادت است. گرچه خواننده به معنایش آگاهی نداشته باشد، ولی باید کوشید که از رهنمود خود قرآن در لزوم تدبر در معنا نیز بهره برد.
قرآن، حبل الله است که انس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن، انسان را بالا می برد و به مقام صالحان می رساند تا مستقیما در پوشش ولایت خدا قرار گیرد. اگر انسان مشمول ولایت الله شود، تمام آفرینش را او اداره می کند و در آن مقام، دیگر هیچ راهی برای وسوسه و رخنه اهریمن نیست. خدا او را از تمام تیرگی ها و تاریکی ها نجات می دهد و او را نورانی می سازد؛ «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور»(9) چنین شخصی در میان امت با نور حرکت می کند؛ یعنی در حالی به سر می برد که حرکت و بصیرت و سیره اش، روشن و روشنگر است؛ «و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس»(10)
پی نوشت ها :
1- سوره بقره، آیه 121.
2- سوره انفال، آیه 2.
3- انصات: سکوتی که همراه با توجه به گفتار الهی باشد.
4- سوره اعراف، آیه 204.
5- کافی، ج 2، ص 610.
6- همان.
7- سوره اعراف، آیه 196.
8- سوره مزمل، آیه 20.
9- سوره بقره، آیه 257.
10- سوره انعام، آیه 122.
- هدایت در قرآن، ص 198 - 201.