قرآن در قیامت از چه کسانی شکایت می کند؟



قرآن مجید,تلاوت قرآن

در روز قیامت سه گروه شکایت به پیشگاه خداوند متعال می آورند: قرآن و مسجد و عترت

 

 بیخود نیست که قرآن از برخی ماها نزد خدا شکایت می کند که آن را  مهجور کرده ایم ... چرا که به این کتاب الهی صرفاً به عنوان یک کتاب مقدس نگاه می کنیم و آن را در مواردی چون مراسم عروسی در سفره عقد،  قرائت در مراسم ختم و یا برای بالا سر گرفتن هنگام مسافرت استفاده می کنیم ...


به نظر شما آیا قرآن فقط برای این موارد نازل شده است؟
گاهی آنقدر این قرائت ها و استفاده هایمان از این کتاب الهی به مراسم عزاداری و ختم خلاصه شده که خیلی از جوان های امروزی تا وارد یک سایت یا وبلاگ و یا مغازه ای می شوند که صدای قرآن از آنها شنیده می شود و یا صدای هنزفری و یا آهنگ موبایل کسی طنین آیات قرآن می شود همه متعجبانه نگاه می کنند و اولین چیزی که به ذهنشان می آید مراسم عزاداری و خدایی ناکرده تهجد و عقب ماندگی است که این را می توان از نگاه هایشان کاملا متوجه شد ...

آیا این همان قرآنی نیست که بارها دشمنان اسلام تلاش کردند نقطه ضعفی از آن بگیرند اما نه تنها موفق نشدند بلکه بر رسوایی خود افزودند؟

این همان قرآنی نیست که هنوز کسی را یارای هماوردی با آن نیست؟ که البته امروز خیلی ها سعی می کنند که نورش را خاموش کنند و آن را تحریف شده بخوانند اما نخواهند نتوانست چرا که این وعده ی خود خداوند است .....

گله و شکایتی از مردم مسلمان
نسل قدیم قرآن را متروک و مهجور کرده ،آن وقت از نسل جدید گله دارد که چرا با قرآن آشنا نیست

در یکی از آیات قرآن کریم، بوی گله و شکایت از مسلمانان وجود دارد، افرادی که برای رسیدن به موفقیت،حاضرند تمام راه ها و روش ها را تجربه کنند اما هیچ وقت به خود اجازه آشنایی با کامل ترین نسخه خوشبختی و موفقیت را نمی دهند و به همین جهت رسول خدا صلی الله علیه و آله در قرآن لب به شکایت باز می کند و می فرماید:

«وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا[فرقان:۳۰]و پیامبر [خدا] گفت پروردگارا قوم من این قرآن را رها کردند»

به واقع مصادیق این مهجوریت و رها کردن قرآن کریم چیست؟
1-استفاده از قرآن تنها برای تبرک و امنیت خانه و کاشانه و هنگام مسافرت

۲-هزینه های کلان برای خرید قرآن های زینتی مخصوصا برای زوج های جوان و سال ها خاک خوردن آن

۳-تنها به فکر ختم قرآن بودن و عدم توجه به معانی و مفاهیم و توصیه های قرآن مجید

و بدتر از همه این ها آن که متأسفانه در بسیاری از جوامع مسلمان قرآن در زندگی آنان غایب و مهجور است. تا آنجا که حتی بسیاری، تلاوت و قرائت آن را هم به درستی نمی دانند ،تا چه رسد به مراحل بالاتر آن اعم از ترجمه ،تفسیر ،تدبر و عمل به آن!

شهید مطهری درباره مهجوریت قرآن چنین می گوید:
ما امروز از این نسل گله داریم که چرا با قرآن آشنا نیست؟ چرا در مدرسه ها قرآن یاد نمی گیرند. حتی به دانشگاه هم که می روند از خواندن قرآن عاجزند؟

البته جای تأسف است که این طور است. باید از خودمان بپرسیم ما تاکنون چه اقدامی در این راه کرده ایم؟ آیا با همین فقه و شرعیات و قرآن که در مدارس است توقع داریم نسل جوان با قرآن آشنایی کامل داشته باشد؟ !عجبا! که خود نسل قدیم قرآن را متروک و مهجور کرده، آن وقت از نسل جدید گله دارد که چرا با قرآن آشنا نیست.

قرآن در میان خود ما مهجور است و توقع داریم نسل جدید با قرآن آشنا باشد. اگر کسی علمش علم قرآن باشد. یعنی در قرآن زیاد تدبر کرده باشد، تفسیر قرآن را کاملاً بداند، این آدم چقدر در میان ما احترام دارد؟ هیچ!

پس قرآن در میان خود ما مهجور است و درنتیجه همین اعراض از قرآن است که به این بدبختی و نکبت گرفتار شده ایم.

ما کاری کرده ایم که مشمول نفرین پیغمبر صلی الله علیه و اله و قرآن شده ایم. رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره قرآن فرمود:«انه شافع مشفع و ما حل مصدق؛( کافی،ج2،ص599) یعنی قرآن در نزد خدا و در پیشگاه حقیقت وساطت می کند و پذیرفته می شود و نسبت به بعضی که به او جفا کرده اند سعایت می کند و مورد قبول واقع می شود.» ( استاد مطهری ،کتاب ده گفتار)

در یک کلام باید گفت که  نخواندن قرآن، ترجیح غیر قرآن بر قرآن، تدبر و اندیشه نکردن در قرآن و از همه مهم تر عمل نکردن به مفاهیم و مضامین آیات را از مصادیق مهجوریت قرآن به حساب آورد.

هر کدام از ما نیز در این مهجوریت زدایی از کتاب آسمانیمان سهم ارزشمندی خواهیم داشت ... چرا که عمل به هر یک از آیات قرآن کریم خود راهی برای مهجوریت زدایی از قرآن کریم می باشد.

قرآن مجید,تلاوت قرآن

نخواندن قرآن و عمل نکردن به مفاهیم آیات قرآن از مصادیق مهجوریت قرآن به حساب می آید

 

در کتاب «وسائل الشّیعة » از حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم روایت شده است که : قَالَ: یَجیءُ یَوْمَ الْقِیَمَةِ ثَلَاثَةُ یَشْکُونَ: الْمُصْحَفُ وَالْمَسْجدُ وَالعِتْرَةُ.

یَقُولُ الْمُصْحَفُ: یَا رَبِّ حَرَّقُونِی وَ مَزَّقُونِی ، وَ یَقُولُ الْمَسْجِدُ: یَا رَبِّ عَطُّلُونِی وَ ضَیَّعُونِی . وَ تَقُولُ الْعِتْرَةُ یَا رَبِّ قَتُلوُنَا وَ طَرَدُونَا وَ شَرَّدُونَا؛ فَأَجْثُو لِلرُّکْبَتَینِ فِی الْخُصُومَةِ، فَیَقُولُ اللَهَ عَزَّوَجَلَّ لِی: أَنَا أَوْلَی بِذَلِکَ مِنْکَ. [«وسائل الشّیعة » طبع امیر بهادر؛ ج 1 ص 304]

«در روز قیامت سه گروه شکایت به پیشگاه خداوند متعال می آورند: قرآن و مسجد و عترت .

قرآن میگوید: ای پروردگار من ! مرا سوزانیدند و پاره پاره کردند. و مسجد میگوید: ای پروردگار من مرا معطّل و بدون عمل گذاردند و حقّ مرا ضایع کردند. و عترت میگوید: بار پروردگارا ما را کشتند و دور کردند و متفرّق نموده و فراری دادند؛ و در مقابل پروردگار در دعوای خصومت و دادخواهی به دو زانوی خود می نشینم ، پس خداوند عزّو جلّ به من میگوید: من خودم اولویّت دارم از شما دربار ٌ خصومت و دادخواهی نسبت به آنان .»

قرآن از چه مواردی در قیامت شکایت می کند؟
شاید شکایت قرآن به این مضمون باشد: خدایا! با این که دستور تلاوت قرآن آمده، (سوره مزّمل، 20) ولى بسیارى از مسلمانان حتى نتوانستند از رو مرا بخوانند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۳۶
اعظم سادات سرآبادانی


قرآن در نهج البلاغه

پیشگفتار
عناصر محوری حضور قرآن در نهج البلاغه
فصل یکم. 
انسان کامل، قرآن تکوینی است
احاطه انسان کامل بر اسمای حسنای الهی
اهل بیت (علیهم السلام) بهترین معرف قرآن
جامعیت انسان کامل
محدود نبودن قلمرو خلافت خلیفه خدا
فصل دوم. 
استحقاق علی بن‌ابی طالب(علیه‌السلام) برای معرّفی قرآن حکیم
یادآوری عظمت اهل بیت(علیهم السلام) 
عظمت علمی و عملی امیرالمؤمنین(علیه السلام) 
فصل سوم. 
بررسی نظام فاعلی قرآن در نهج البلاغه
تجلی، بهترین وجه معقول آفرینش جهان
فصل چهارم. 
بررسی نظام داخلی قرآن در نهج البلاغه
صامت و ناطق بودن قرآن تدوینی
صامت و ناطق بودن قرآن تکوینی(جهان) 
نطق جهان آفرینش در پی اندیشیدن صحیح 
ضرورت هماهنگی پرسش با معیارهای نظام عینی و عملی
اشاره به نطق عینی و عملی در نهج البلاغه
قرآن، مرجع منازعات فکری و حقیقی صاحب نظران
خاموشی قرآن در برابر متحجران 
اولین نطق قرآن، درباره مراد خود 
رجوع به معصومان(علیهم السلام)متمم و مکمل تفسیر قرآن 
تمسک بیمار دلان به آیات متشابه 
فصل پنجم. 
بررسی نظام غایی قرآن در نهج البلاغه
ضرورت ختم نظام غایی به مبدأ غایی بالذات
خداوند، مبدأ غایی بالذات جهان هستی
نتایج جمع بندی دو اسم غنی و حکیم
نظام غایی قرآن تدوینی، همان نظام غایی ارسال رسولان و کتب آسمانی
 
عناصر محوری حضور قرآن در نهج البلاغه
عناصر محوری حضور قرآن در نهج البلاغه و رهنمود نهج البلاغه دربارهٴ قرآن را سه رکن اساسی تشکیل می‌دهد:
1. تطبیق محتوای نهج البلاغه با مضمون قرآنی و تعلیل مطالب آن با آیات کتاب خدا و ظهور مطالب قرآنی در سخنان علی بن ابی‌طالب(علیه‌السلام).
2. استشهاد امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به آیات خاص قرآن و تمسّک آن حضرت(علیه‌السلام) در موارد مخصوص به بخشی از آیات الهی قرآن حکیم.
3. تعریف، ترغیب و تبیین حقیقت قرآن کریم از زبان علی بن‌ابی‌طالب(علیه‌السلام) در نهج البلاغه.
تفاوت جوهر عنصر محوری در موارد اول و دوم، با عنصر محوری در مورد سوم، آن است که آن دو محور از درون با قرآن کریم ارتباط دارند؛ ولی دیگری از بیرون با آن پیوند می‌یابد؛ لذا، می‌توان دو عنصر قبلی را از سنخ تفسیر قرآن و تشریح مفاهیم قرآنی دانست و عنصر سوم را از سنخ علوم قرآنی و معرفت مبادی آن محسوب کرد. به تعبیر دیگر، محصول در محور اول و دوم این است که قرآن چه می‌گوید و محور سوم می‌گوید که قرآن چیست و چگونه فهمیده می‌شود. 
گرچه در عنصر محوری دوم، سخن از استشهاد به بعضی از آیات قرآن کریم است، هیچ منافاتی با عنصر محوری اول که تمام معارف نهج‌البلاغه را منطبق با تصریح یا تلویح قرآنی و یا استنباط شده از جمع‌بندی آیات آن می‌داند، ندارد؛ زیرا صرف استدلال نکردن با آیات قرآنی در غیر موارد شاهد آوردن، مستلزم بیگانگی مطالب نهج البلاغه با مفاهیم قرآنی نخواهد بود. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۶ ، ۲۳:۱۴
اعظم سادات سرآبادانی



دوری از قرآن

حقیقت این است که ما هنوز از قرآن خیلى دوریم و خیلى فاصله داریم. دلهاى ما باید قرآنى بشود. جان ما باید با قرآن انس بگیرد. اگر بتوانیم با قرآن انس بگیریم، معارف قرآن را در دل و جان خودمان نفوذ بدهیم، زندگى ما و جامعه ى ما قرآنى خواهد شد؛ احتیاج به فعالیت و فشار و سیاستگذارى ندارد. اصل این است که دلمان، جانمان و معرفتمان حقیقتاً قرآنى باشد. انس با قرآن، آشنائى با قرآن، ما را نزدیک می کند. این جلسات قرآنى، این دوره هاى قرآنى، این مسابقات قرآنى، اینى که ما به تربیت قرّاء و حفّاظ دل بستیم، به خاطر این است؛ اینها همه اش مقدمه است؛ ولى مقدمات لازمى است.
 من باز هم به جوانان عزیزمان توصیه می کنم که با قرآن انس بگیرید، با قرآن مجالست کنید. «و ما جالس هذا القران أحد الّا قام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فى هُدى او نقصان من عَمى»؛ هر بارى که شما با قرآن نشست و برخاست کنید، یک پرده از پرده هاى جهالت شما برداشته می شود؛ یک چشمه از چشمه هاى نورانیت در دل شما گشایش پیدا می کند و جارى می شود. انس با قرآن، مجالست با قرآن، تفهم قرآن، تدبر در قرآن، اینها لازم است.(۱)

نیاز به تفسیر و تبیین

خواندن قرآن، از اول تا آخر، یک چیز لازمى است. باید قرآن را از اول تا آخر خواند؛ باز دوباره از اول تا آخر؛ تا همه ى معارف قرآنى یکجا با ذهن انسان آشنا شود. البته معلمینى لازمند تا براى ما تفسیر کنند، مشکلات آیات را تبیین کنند، معارف آیات و بطون آیات الهى را براى ما بیان کنند؛ اینها همه لازم است. اگر اینها شد، هرچه زمان به جلو برود، ما به جلو میرویم و توقف دیگر وجود ندارد.(۲)

نزدیک شدن به قرآن

هرچه ما به قرآن نزدیکتر شویم، دو اتفاق می افتد: یک اتفاق اینکه ما قوی تر می شویم؛ اتفاق دوم اینکه دشمنان بین‌المللى ما، علیه ما بیشتر بسیج می شوند؛ خوب، بشوند. هرچه به سمت قرآن برویم، هرچه به قرآن نزدیکتر شویم، دشمنان بشریت بیشتر خشمگین می شوند؛ تهمت می زنند، دروغ می گویند، شایعه درست می کنند، فشار اقتصادى می آورند، فشار سیاسى می آورند، انواع و اقسام خباثتها و ملعنتها را با ملت ما می کنند – کمااینکه می بینید دارند می کنند – اما در مقابل، توان ما، قدرت تحمل ما، قدرت تأثیرگذارى ما روزبه روز بیشتر خواهد شد، مضاعف خواهد شد؛ کمااینکه می بینید شده.(۳)

حبل الهی

این قرآن حبل الهى است؛ ریسمان مستحکم الهى است که اگر به آن چنگ زدیم، لغزش و افتادن و گم شدن و اینها دیگر در آن نیست.(۴)

انس با قرآن

انس با قرآن دلهاى ما را با معارف قرآن آشناتر خواهد کرد. هرچه در دنیاى اسلام کمبود هست، بر اثر دورى از معارف الهى و معارف قرآنى است. قرآن کتاب حکمت است، کتاب علم است، کتاب حیات است. حیات امتها و ملتها در آشنائى با معارف قرآن و عمل به مقتضاى این معارف و عمل به احکام قرآنى است. انسانها اگر طالب عدالتند و از ظلم بیزارند، راه مبارزه ى با ظلم را باید از قرآن فرا بگیرند. انسانها اگر طالب علمند و به وسیله ى معرفت و آگاهى و علم می خواهند زندگى را رونق ببخشند و راحت و رفاه را براى خودشان تأمین کنند، راهش به وسیله ى قرآن نشان داده می شود. انسانها اگر در پى ارتباط با خداى متعال و صفاى معنوى و روحى و آشنائى با مقام قرب الهى هستند، راهش قرآن است.
ضعف ما امت مسلمان، عقب‌ماندگى ما، کج‌رفتاری هاى ما، کج‌تابی هاى ما در مسائل اخلاقى و زندگى، همه ى اینها ناشى از دورى از قرآن است.ضعف ما امت مسلمان، عقب‌ ماندگى ما، کج‌ رفتاری هاى ما، کج‌ تابی هاى ما در مسائل اخلاقى و زندگى، همه ى اینها ناشى از دورى از قرآن است.
نقش قرآن این است که ما را از لحاظ ماده و معنا اعتلاء ببخشد؛ و این کار را قرآن میکند. کسانى که با تاریخ آشنا هستند، نمونه هایش را در تاریخ دیدند؛ و ما مردمِ این زمان، در زمان خودمان داریم نمونه هایش را مشاهده میکنیم. یک نمونه، همین شما ملت عزیز ایران هستید… .
 به همین اندازه که ما یک قدم به سمت قرآن، به سمت معارف قرآنى برداشتیم – که آنچه که ما به سمت قرآن حرکت کردیم، واقعاً یک قدم هم بیشتر نیست – خداى متعال به ما عزت داده است، به ما حیات داده است، به ما آگاهى و بصیرت داده است، به ما قدرت و قوّت بخشیده است.(۵)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۶ ، ۲۱:۰۶
اعظم سادات سرآبادانی



قرآن

 

مطرح کردن این بحث از آن جهت است که در برخی سخنان کوته نظران و فاقداندیشه آزاد که ترجیح می دهند از اسلاف خود پیروی کنند، تهمت های ناروا که حاکی از حقد و کینه توزی دیرینه است یافت می شود لذا ضرورت دفع تهمت ایجاب نمود تا اندکی درنگ کرده، موضع امتی بزرگ را که گناهی نداشته جز تمسک به ولای خاندان نبوت، روشن سازیم آری گناهی جز عمل به وصیت پیامبر و اجابت قرآن کریم[1] نداشته‌اند!.

برخی ناآگاهان به شیعه نسبت داده اند که مصحفی خاص خود دارند و آن را «المصحف الشیعی» می نامند![2] در حالی که شیعه خود در طول حیات خویش چنین موضوعی را نشنیده است گروهی از محققان متاخر در برابر این ادعا شدیدااعتراض کرده اند[3]، که مهم ترین آنان گلدزیهر است او علاقه خاص شیعه رانسبت به نص رسمی قرآن که در دست مسلمانان است، تشریح و تاییدمی کند[4] به منظور توضیح بیش تر درباره علاقه شیعه به نص قرآن کنونی، ناگزیر از بیان مطالب زیر هستیم:

هرگاه تاریخ قرآن مجید و دوره هایی را که نسلا بعد نسل بر قرآن گذشته بررسی کنیم، در می یابیم که نص کنونی قرآن با وضع موجود، اصولا محصول کوشش های شیعه است و اینان هستند که در حفظ و ضبط قرآن تلاش کردند و در تنظیم آن به نحو احسن و شکل گذاری و زیبایی آن، از هیچ اقدامی فروگذاری نکردند درحقیقت، اگر قرآنی وجود داشته باشد که بتوان آن را «مصحف شیعی» نامید، همین مصحف موجود است و با توجه به نقش ائمه شیعه و قرا و حفاظ و هنرمندان شیعه در طول تاریخ نسبت به مصحف، باید قرآن را به شیعه منسوب کرد.

امیرالمؤمنین (ع) اولین کسی است که اندیشه گردآوری قرآن را، پس ازدرگذشت پیامبر(ص) اظهار کرد و هرچند قرآنی را که وی گردآوری کرد نپذیرفتند، ولی اندیشه گردآوری قرآن در همان زمان اثر خود را به جا گذاشت و نسبت به خود قرآن از نظر اصل جمع آوری آن بر دست دیگران اختلافی به وجود نیامد.

مصحف های مهمی که در آن زمان و پیش از توحید مصاحف تهیه شد و قرآن درآن ها جمع آوری گردید عبارتند از: مصحف های عبداللّه بن مسعود، ابی بن کعب، ابوالدردا و مقدادبن اسود همگی اینان به ولای خاص نسبت به بیت والای نبوی شناخته شده اند دیگر مصحف ها از اعتبار هم سنگ این مصاحف نبودند و صحف ابوبکر نیز به صورت کتاب منظم نشده بود.

اول کسی که توحید مصحف ها را در عهد عثمان مطرح کرد، حذیفه بن الیمان بودچگونگی کار او در بخش های پیش گذشت ابی بن کعب تصدی املای قرآن را موقع استنساخ مصحف ها بر عهده داشت و در اشکالات، نسبت به ضبط کلمات، به اومراجعه می کردند.

شکل گذاری مصحف و نقطه گذاری آن، به دست ابوالاسود الدؤلی و دو شاگرداو نصربن عاصم و یحیی بن یعمر انجام گرفت اولین کسی که در تحسین کتابت مصحف و زیبایی خط آن اقدام کرد، خالدبن ابی الهیاج، از اصحاب علی (ع)بودضبط حرکات به شکل کنونی، کار استاد بزرگ خلیل بن احمد فراهیدی است اواولین کسی است که «همزه و تشدید و روم و اشمام» را وضع کرد که در مباحث گذشته به تفصیل گفته شد تمامی افراد یاد شده از سرشناسان دانش مند شیعه اند.

شیعه بود که اصول قرائت را مورد تحقیق و بررسی قرار داد و قواعد آن را بنیان نهاد و با نهایت امانت و اخلاص، ابتکاراتی در فنون قرائت و تغییراتی در آن به کاربرد.

اگر نگوییم شش تن، دست کم چهارتن از قرا سبعه، شیعه بودند، علاوه برآن که گروهی از ائمه قرا بزرگ از شیعیان به شمار می آیند از آن جمله اند: ابن مسعود، ابی بن کعب، ابوالدردا، مقداد، ابن عباس، ابوالاسود، علقمه، ابن سائب، سلمی، زربن حبیش، سعیدبن جبیر، نصربن عاصم، یحیی بن یعمر، عاصم بن ابی النجود، حمران بن اعین، ابان بن تغلب، اعمش، ابوعمروبن العلا، حمزه، کسائی، ابن عیاش، حفص بن سلیمان و امثال اینان که از ائمه بزرگند ودر مناطق و دوره‌های مختلف، در راس امر قرائت قرار داشته‌اند.[5] 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ بهمن ۹۶ ، ۲۲:۴۲
اعظم سادات سرآبادانی




حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی:
«قرآن مهمترین وسیله و عامل وحدت، عزت و اقتدار امت اسلامی است»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۶ ، ۲۰:۲۴
اعظم سادات سرآبادانی



 

 

آیات قرآن، سخنان خدای سبحان است و چون او کانون مبارکی، بلکه خود برکت است، خواندن سخنانش نیز برکات فراوانی را در پی دارد. اکنون به برخی از آنها اشاره می شود: 

الف) افزایش ایمان
 

قرآن درباره اثر تلاوت صحیح و همراه با تدبر، چنین می فرماید: «الذین آتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته أولئک یؤمنون به»(1)؛ (کسانی که به آنان کتاب آسمانی دادیم، در حالی که آن را به درستی و خوبی تلاوت کنند، حتما بدان ایمان می آورند.) حق تلاوت، تنها این نیست که حرکات و اعراب و سکون و وقف و قواعد تجوید حروف و کلمات رعایت شود، بلکه همراه با آن، تدبر در معانی و تعقل و آمادگی برای اثرپذیری نیز لازم است. نیز درباره پذیرش مؤمنان چنین می فرماید: «و إذا تلیت علیهم آیاته زادتهم إیمانا»(2)؛ نشان تلاوت صحیح آن است که در خواننده و شنونده اثر جدیدی پدید آورد و بر ایمانشان افزوده گردد. تلاوت قرآن به اندازه ای محترم و مهم است که استماع و انصات(3) نسبت به آن واجب است یا مستحب؛ چنان که برخی از فقیهان امامیه در ذیل کریمه «إذا قرئ القرآن فاستمعوا له و أنصتوا»(4)، به وجوب آن دو (استماع، انصات) فتوا داده اند، هر چند بسیاری از بزرگان تفسیر و فقه آن را مخصوص نماز جماعت و لزوم استماع و انصات مأموم می دانند. 

ب) درخشان شدن خانه ها
 

رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در اهمیت تلاوت قرآن چنین فرمودند: «نوروا بیوتکم بتلاوه ی القرآن و لا تتخذوها قبورا».(5) خانه های خود را با تلاوت قرآن نورانی کنید و آن ها را به صورت گورستان درنیاورید. کسی که اهل قرآن نیست و با آن انس ندارد، مرده است و خانه او گور اوست. 
امام صادق (سلام الله علیه) فرمود: خانه ای که قرآن در آن تلاوت شود، نورانی است؛ «یتراءاه أهل السماء کما یتراءی أهل الدنیا الکوکب الدری فی السماء»:(6) همان گونه که زمینیان از ستارگان آسمان نور می گیرند و آن اجرام آسمانی برای مردم زمین چشمگیرند، خانه ای که در آن قرآن تلاوت می شود، برای آسمانیان درخشان است و آن ها نیز از این خانه های نورانی کسب نور می کنند. 

ج) انس با قرآن و مقام صالحان
 

خدای سبحان پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) را مستقیما در پوشش ولایت خود می نامد؛ «إن ولیی الله الذی نزل الکتاب و هو یتولی الصالحین»(7)؛ پس همان خدایی، ولی رسول الله است که قرآن را نازل فرموده است؛ خداوند متولی صالحان است. این جمله، شبیه تعلیق حکم بر وصف و نظیر علیت آن صفت است؛ یعنی اگر کسی به قرآن عمل کند، صالح می شود و اگر خداوند بخواهد ولی کسی بشود، از راه قرآن ولایت و تدبیر او را عملی می کند. 
پس راه دستیابی به ولایت الهی، صاحل شدن است و بدون آن در ولایت الله راهی نیست و خدا هم تولی طالح را نخواهد پذیرفت و بهترین راه صلاح هم انس با قرآن است. آری:
1. ولی خداوند است. 
2. مولی علیه، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است. 
3. سمت ولی، تنزیل قرآن است. 
4. وصفی که بسان شرط برای مولی علیه ذکر شده، صالح بودن اوست. 
5. از مجموع سیاق فردی کلمات و سیاق جمعی آیه چنین استنباط می شود که خداوند از راه معارف و منازل عالی و دانی قرآن حکیم، ولایت عبد صالح را بر عهده دارد و صلاح و فلاح مولی علیه نیز، از راه احکام فقهی و حقوقی قرآن و از طریق حکم برهانی و عرفانی آن فراهم می شود. 
بنابراین، وصف پیشگفته هر چند به صورت شفاف از سنخ تعلیق حکم بر وصف نیست، با اجتهاد صادق، چگونگی این تعلیق استنباط می شود. زیرا نتیجه آیه چنین است: خداوندی که قرآن را نازل فرمود و ولایت صالحان را بر عهده دارد، ولی من است؛ یعنی دو صفت الهی تنزیل قرآن و ولایت صالحان، نقش تعیین کننده ای در ولایت من و هر انسان قرآن مدار صالح خواهد داشت. 
به همین دلیل می فرماید: «فاقرؤوا ما تیسر من القرآن»(8)؛ آن مقدار که برای شما میسر است، قرآن بخوانید و با این کتاب آسمانی انس بگیرید، حتی اگر معنای بعضی از آیات و سوره ها برای شما روشن نشد، نگویید که خواندن بدون درک معنا چه اثری دارد، چون قرآن کلام عادی نیست که اگر کسی معنایش را نداند، خواندنش بی ثمر باشد، بلکه نوری الهی است که خواندن آن به تنهایی نیز عبادت است. گرچه خواننده به معنایش آگاهی نداشته باشد، ولی باید کوشید که از رهنمود خود قرآن در لزوم تدبر در معنا نیز بهره برد. 
قرآن، حبل الله است که انس با آن و تدبر در آن و ایمان و عمل به آن، انسان را بالا می برد و به مقام صالحان می رساند تا مستقیما در پوشش ولایت خدا قرار گیرد. اگر انسان مشمول ولایت الله شود، تمام آفرینش را او اداره می کند و در آن مقام، دیگر هیچ راهی برای وسوسه و رخنه اهریمن نیست. خدا او را از تمام تیرگی ها و تاریکی ها نجات می دهد و او را نورانی می سازد؛ «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور»(9) چنین شخصی در میان امت با نور حرکت می کند؛ یعنی در حالی به سر می برد که حرکت و بصیرت و سیره اش، روشن و روشنگر است؛ «و جعلنا له نورا یمشی به فی الناس»(10) 

پی نوشت ها :
 

1- سوره بقره، آیه 121. 
2- سوره انفال، آیه 2.
3- انصات: سکوتی که همراه با توجه به گفتار الهی باشد. 
4- سوره اعراف، آیه 204.
5- کافی، ج 2، ص 610.
6- همان. 
7- سوره اعراف، آیه 196.
8- سوره مزمل، آیه 20.
9- سوره بقره، آیه 257.
10- سوره انعام، آیه 122.
- هدایت در قرآن، ص 198 - 201.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ دی ۹۶ ، ۰۰:۴۱
اعظم سادات سرآبادانی


آیت الله جوادی آملی
آیت الله عبدالله جوادی آملی

تفسیر موضوعی قرآن کریم –  آیت الله عبدالله جوادی آملی

موضوعات: کعبه، قبله، بعثت، شهادت، امت وسط، حج، تهذیب نفس و اخلاق، تمام و کمال دین، نمونه ترین انسان ها، عبادت، مهدویت و …

 

دانلود:

نمایش عناوین و دانلود:

عنوان زمان
ساخت کعبه و تغییر قبله ۴۴:۵۵
کعبه و قبله، نعمت های مهم ۳۸:۳۴
مقام کعبه ۲۹:۳۴
مالکیت کعبه ۳۳:۴۰
دعای حضرت ابراهیم برای مومنان بعد از ساخت کعبه ۳۷:۰۹
به اجابت رسیدن دعای حضرت ابراهیم و اسماعیل ۴۳:۰۲
روایت در باب حجرالاسود ۴۰:۲۵
چگونگی پیدایش امت مسلمان ۳۸:۱۸
بهره وری عموم مردم از کعبه و مساله ی بعثت ۲۹:۲۹
دین ابراهیم،معیار سفاهت یا عقل ۳۱:۰۹
تغییر قبله ۲۹:۵۹
معجزه در تغییر قبله ۳۳:۱۵
مساله ی شهادت ۳۷:۵۴
هدایت الهی در تغییر قبله ۳۷:۴۵
امت میانه رو،امت ابراهیم ۳۶:۵۸
تربیت نفس برای رسیدن به دین همراه باکمال ۳۰:۴۸
معنا و تفسیر امت وسط ۲۷:۴۰
تغییر قبله و امتحان الهی ۳۱:۴۷
نزول وحی برای تغییر قبله ۲۸:۰۲
شرح چگونگی تغییر قبله ۲۶:۳۲
اهمیت قبله ۳۵:۳۷
احکام قبله ۲۸:۱۴
حق بودن مساله ی تغییر قبله ۲۸:۲۰
یکسان نبودن اهل کتاب ۳۰:۵۲
پایداری بر قبله ی حق ۳۰:۲۶
دلایل تغییر قبله ۲۹:۰۰
صفا و مروه ۳۰:۳۲
حج ۳۶:۱۰
معنا و شرایط حج و عمره ۳۶:۵۱
وجوب اتمام حج ۳۷:۱۶
استنکار حج در زمان جاهلی ۳۷:۵۳
اقسام حج و سیره ی نبی در حج ۳۷:۲۷
حج ، سنت پیامبر(ص) ۳۸:۳۷
نقض بدعت های حج با روایات ۳۷:۴۶
احکام زمان حج ۳۳:۳۰
تقوا در حج ۳۳:۲۴
وجود علم اخلاق در حج ۳۹:۰۴
مسائل فقهی و عبادی حج ۳۷:۲۶
بررسی وضع انسان ازحیث اعمال ۳۳:۲۰
اسرار حج ۳۴:۳۴
تهذیب نفس و اخلاق ۳۶:۵۹
تزکیه ی حج و باطن اعمال آن ۳۹:۱۸
تشریح مسائل حج در رابطه با تهذیب نفس ۲۹:۲۵
باطن انسان و کردار او ۳۹:۵۹
لبیک گفتن ۳۹:۱۲
امامت و ولایت حضرت ابراهیم(ع) ۳۹:۴۳
ولایت و امامت در خاندان عصمت و طهارت ۳۳:۴۴
تاثیر امام و ولی در وحدت انسان ها ۴۲:۱۸
ولایت معصومانه ی خاندان عصمت به چه معناست؟ ۳۸:۱۹
دلائل خلافت ۵۳:۳۸
پویایی مکتب با ولایت اولیاء ۴۹:۰۸
حکیم و متکلم بودن حضرت علی (ع) ۵۷:۵۸
ولی ، مانع تهاجم بیگانگان ۴۱:۴۹
تشبیه حضرت علی (ع) به چراغی در شب تاریک ۱:۰۷:۵۷
ولایت حضرت علی (ع) تمام و کمال دین ۴۹:۴۳
نمونه ترین انسان ها ۵۴:۱۳
خلقت آسمانی حضرت فاطمه (س) ۱:۰۳:۵۳
سیره و سنت صدیقه ی کبری (س) ۱:۰۳:۳۵
بیان عظمت معیث در قرآن ۲۴:۲۲
عظمت پیامبر اکرم (ص) ۵۱:۰۳
مبعث در کلام قرآن ۵۱:۳۱
شناخت و حرکت در راه اولیای الهی ۲۵:۵۴
ظهور،وعده ی حق ۲۶:۲۵
شرح مهمترین رهاورد حضرت ولی عصر (عج) ۳۸:۳۲
اثبات و تبیین مهدویت ۵۴:۱۲
سیره ی حضرت حجت (عج) ۴۴:۴۹
عبادت یکی از رموز و اهداف خلقت ۵۲:۴۴
آمار این صفحه: بازدید امروز:۱ بازدید کل: ۵۳۲

پیمایش نوشته


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۶ ، ۲۰:۲۳
اعظم سادات سرآبادانی

آیت الله جوادی آملی در دیدار با رئیس سازمان زیارت واتیکان:


اسقف «مونسینیور آندره آتا»، رییس سازمان زیارت و گردشگری واتیکان در صدر هیئتی، با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با آیت الله جوادی آملی دیدار و گفتگو کرد.

به گزارش خبرگزاری مهر، اسقف «مونسینیور آندره آتا»، رییس سازمان زیارت و گردشگری واتیکان در صدر هیئتی، با حضور در بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء با آیت الله جوادی آملی دیدار و گفتگو کرد.

آیت الله جوادی آملی در این دیدار در سخنانی به ویژگی های زائر حقیقی اشاره کرد و گفت: توریست های هر کشوری برای دیدن آثار تاریخی کشورهای دیگر که از سنگ، گل و چوب ساخته شده است به آن کشورها سفر می کنند، اما زائر به دنبال کشف معارف و دیدن جای حضور و قدم زدن انبیاء و فرشتگان الهی سفر می کند.

وی در ادامه تصریح کرد :زیارت تنها حضور زائر در جوار مزور نیست؛ زیارت این نیست که تنها زائر مهمان مزور باشد بلکه زیارت آن است که مزور هم میهمان زائر باشد.

آملی گفت: اگر کسی به زیارت مسیح علیه السلام رفت و معارف مسیح علیه السلام را در وجود خود نیافت زائر حقیقی مسیح نیست؛ اگر کسی به قلمرو اسلام آمد و به مدینه رفت و معارف رسول الله را در جان خود متبلور ندید، زائر حقیقی حضرت رسول نبوده است. برای اینکه بدانیم زیارت ما صرفاً فیزیکی بوده است و یا متافیزیکی، باید به قلبمان یک نگاه مجدد بکنیم.

آیت الله جوادی آملی با اشاره به آیات قرآن کریم، پیامبران را مصدق یکدیگر خواندند و تاکید کرد :ما اگر به زیارت انبیاء الهی رفتیم و صدای وحدت و هماهنگی آنها را شنیدیم بدانیم که زیارت حقیقی پیغمبر را انجام داده ایم چون حرف انبیاء این است که همه انبیاء مصدق پیامبر قبل از خود بوده اند که به مقتضای عصر و مصر خود نسبت به پیامبر قبل از خود حرف تازه ای آورده اند.

وی با تاکید بر زندگی مسالمت آمیز پیروان همه ادیان در کنار هم تاکید کرد و گفت: پیروان ادیان توحیدی اگر درست زندگی کنند و با دستورات و آموزه های پیامبرشان هماهنگ باشند و به شیوه آنان زندگی کنند باید بدانند که هیچ اختلافی بین سلسله انبیاء نیست لذا به همین جهت هیچ اختلافی نیز نباید بین پیروان ادیان باشد.

آیت الله جوادی آملی به مشترکات بسیار ادیان توحیدی با یکدیگر اشاره کردند و گفت: ادیان الهی در دارای مشترکات فراوانی هستند مانند اینکه نظام هستی توسط یک نظامند آفریده شده است و یا ابدی بودن انسان به معنای اینکه انسان در مصاف با مرگ، مرگ را می میراند؛ نمی پوسد بلکه از پوست به در می آید.

آیت الله جوادی آملی ریشه اختلافات و درگیری بین مذاهب و ادیان مختلف را دسیسه های استکبار و صهیونیزم دانستن و بیان کرد: ادیان باید یکدیگر را تحمل کنند و بدانند آنچه به نام جنگ های نیابتی و به دست تکفیری ها، سلفی ها و داعش راه افتاده همه دسیسه استکبار است.

وی در فراز پایانی فرمایشات خود تاکید کرد: ما که به زیارت بزرگان دین خود می رویم باید خود را بیازماییم که آیا در حوزه جانمان راهنمایی های آنان زنده شد یا نه؟! چرا که به همان اندازه که رهنمودهای آنها در دلمان زنده شد زیارت ما مقبول است.

در پایان این دیدار رییس سازمان زیارت و گردشگری واتیکان نیز در سخنانی گفت: زیارت متعلق به همگان به ویژه سه دین بزرگ اهل کتاب است؛ زائر همیشه در حال حرکت است و زیارت تجربه هر انسانی است، زائر در جستجوی زندگی، امید و خداوند می باشد و در این مسیر خود با بسیاری از وسوسه ها و مشکلات مواجه می شود اما اگر حقیقتاً هدفش عبادت و جستجوی خداوند باشد می تواند این وسوسه ها را شکست دهد.

وی تاکید کرد: باید به دنبال مسائلی باشیم که ما را به هم نزدیک می کند و نه مسائل مورد اختلاف که باعث دوری ما از هم می شود. در پایان این دیدار، رئیس سازمان زیارت واتیکان نشان ویژه زیارت واتیکان را به رسم یادبود به محضر آیت الله جوادی آملی تقدیم کرد
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۲۱:۲۴
اعظم سادات سرآبادانی



شناسهٔ خبر: 3760011 -
قم - رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء گفت: اگر در گذشته علم تفسیر قرآن کریم وجود داشت اما امروز به عنوان منبع علم باید آن را شناخت.

به گزارش خبرنگار مهر، حجت الاسلام مرتضی جوادی آملی غروب شنبه در مراسم آغاز سال تحصیلی مرکز تخصصی تفسیر قرآن مؤسسه اسراء، اظهار داشت: امسال نشاط افزونتری به لحاظ فعالیت‌های حوزوی شاهد هستیم جلوه‌ای تازه در فعالیت‌های حوزوی احساس می‌شود.

وی با بیان اینکه آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی در دیدار خود با مدیر حوزه‌های علمیه کشور، حوزه‌های علمیه را امانت امام زمان(عج) دانستند که در اختیار ما حوزویان سپرده شده است، گفت: این نشان از جایگاه والای حوزه‌های علمیه دارد.

رئیس بنیاد بین‌المللی علوم وحیانی اسراء افزود: ما در حوزه زیست می‌کنیم و اگر بدانیم زیستگاه ما از ساحت امام زمان(عج) به امانت در دست ما سپرده شده اهتمام و انگیزه جدی‌تری پیدا خواهیم کرد.

پرهیز از مدرک گرایی در حوزه

وی به پرهیز از مدرک‌گرایی و تقویت اخلاق گرایی در حوزه تأکید کرد و گفت: به این مسئله باید در فراگیری علوم و رشته‌های مختلف توجه شود.

جوادی آملی با اشاره به  اینکه تفسیر تخصصی امروز معنای خاصی پیدا کرده است، افزود: اگر در گذشته علم تفسیر بود اما امروز به عنوان منبع علم باید آن را شناخت.

وی تفسیر تسنیم آیت الله العظمی جوادی آملی را که به جلد چهلم رسیده و چهل جلد دیگر نیز به آن اضافه خواهد شد را علم ندانست بلکه معرفی منبعی از قرآن عنوان کرد.

این استاد حوزه با بیان اینکه نگاه به قرآن کریم امروز باید به عنوان یک منبع باشد، گفت: ۹۰ نفر در این مجموعه مشغول تحصیل هستند که ۳۰ نفر از آنها جدید الورود هستند.

وی به حضور اساتید برجسته در این مرکز اشاره کرد و افزود: محتویات آموزشی اساتید ۵۰ درصد آموزه‌های مورد نیاز را در اختیار دانش‌پژوهان قرار می‌دهد و دانش پژوهان باید دامنه فعالیت‌های خود را توسعه دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۶ ، ۲۱:۰۵
اعظم سادات سرآبادانی


پیام همسرشهیدحججی برای شهدای جهادی


🔹یک سوال؟ماه ذی الحجه است یا محرم؟ بچه هیئتی ها، بچه مذهبی ها، بچه ولایتی ها، بچه های جهادگر کجا می روند؟ اصلا زود نیست که می روند؟ چقدر زرنگ هستند!رفتند که شب عاشورا امام شان تنها نماند و پیش اربابشان باشند.

🔹حججی ها، شیرازی ها،حسینی ها و‌امینی ها خوب می‌دانستند که اگر شهید نشوند می میرند.زرنگ بودند خوب معامله ای کردند.

@merajoshohada

🔹شهادت هنر است، مزد جهاد است.فرقی هم نمی‌کند در شام باشی یا در عراق.در غربت باشی یا در وطن.با لب تشنه باشی یا سیراب.اسیر هم شده باشی یا نه؟ هر چه که هست شهادت یک لحظه نیست.یک سیر است، یک مسیر است.ابتدای این مسیر هم اخلاص و فداکاری است.چه در شهر باشی چه روستا.شاید هم در کشوری دیگر.

🔹حججی ها، شیرازی ها، حسینی ها ....رفتید که روستاها را بسازید اما...خودتان ساخته شدید آن هم در اردوهای جهادی.مشکلات را با جان و دل خریدید و خوب مزدتان را هم  گرفتید.

🔹سه شنبه های مهدوی ، در گرمای تابستان به سر چهارراه ها رفتید و با شربت، گل و یک لبخند از مردم پذیرایی کردید.همین نام مهدوی هم شما را به اینجا رساند.

🔹خوشا بسعادتتان،نامه اعمالتان را که با خون بدن تان پنج شنبه به دست امام زمان رساندند لبخند مولا نصیب تان شد. شب جمعه هم که مهمان ارباب تان بودید.به به، چه بزم و شوری در کنار خاندان رسول الله(ص).

🔹بهاره جان‌چند کلامی هم با تو سخن بگویم؛دختر هستی و بابایی...مثل رقیه،بابایت را دیگر نمی‌بینی ....مثل رقیه،پدرت شهید شد...مثل رقیه،اما ، بهاره جان اینجا نمیگذارند تو تشنه بمانی.کسی هم تو را اذیت نمی کند کتکت نمی زنند.با احترام عکس پدرت را روی دست میگیرند.اگر بهانه بگیری و دلتنگ شوی مزار پدرت هست.سنگ نیست، نیزه نیست، خرابه نیست، طبق نیست.

🔹سهم دیگران از نگاه به تو حسرت است و آه که خودشان جامانده اند؛بابا کنارت هست، همیشه هم هست.حضورش را حس می‌کنی.اصلا خدا را هم احساس می‌کنی. بهترین هدیه را هم پدرت به تو داده است،با تمام هنرش.عزت، سربلندی و افتخار.شهادت هنر است و پدرت هم به فرمان آتش به اختیار رهبرمان رفت. رفت تا تو و مادر و خانواده سربلند بشود؛مبارکت باشد.

🔹تو هم سربلند کن، هم پدرت را، هم اسلام و هم ایران را.

همسر شهید حججی ۹۶.۶.۶


مـعـ‌راج الشـ‌ھـ‌دا👇 

https://t.me/joinchat/AAAAAD45CsTRCTurAtvcmA

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۶ ، ۰۱:۴۳
اعظم سادات سرآبادانی