ماهیت و حقیقت قرآن

 

نویسنده: روح الله رزقی (1)




 

 از منظر آیت الله معرفت (ره)

مقدمه

بی شک حضرت استاد آیت الله معرفت (رحمه الله) از زمره فقیهان و مفسران ژرف اندیش و نام آوری است که در چند دهه اخیر، نظرات عمیق فقهی و نوآوری ها و اندیشه های ناب قرآنی آن بزرگوار مورد توجه محافل بزرگ علمی و دینی عصر ما قرار گرفته و کمکی بزرگ و مؤثری در نهضت تولید علم کرده است.
به راستی فقدان آن فقید سعید، ثلمه ای جبران ناپذیر در حوزه اندیشه دینی، به ویژه در عرصه قرآن پژوهی بر جای گذاشته که بدین زودی ها جای آن پُر نخواهد شد.
آری! ایشان پس از استاد علامه طباطبایی (رحمه الله) روحی تازه به جان تشنه قرآن پژوهان دمید و تحقیقاتش در حوزه علوم و معارف قرآنی، سبب آبروی جهان تشیع شد؛ اگر گران سنگ و جاودان التمهید فی علوم القرآن او جای خالی این دانش و معرفت دینی در عالم تشیع را پر کرد و چراغ کم فروغ این علم را که قرن ها بدان توجهی در خور نشده بود، رونق بخشید.
نگارنده در این مقاله کوتاه و در نگاهی مقایسه ای، به یکی از نظرات جدید حضرت استاد (رحمه الله) در موضوع « حقیقت و ماهیت قرآن » پرداخته و دیدگاه ایشان را با نظر علامه طباطبایی (رحمه الله) مورد بررسی قرار داده است.
کلیدواژه ها: ماهیت قرآن، نزول قرآن، کتاب مکنون، علامه طباطبایی.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۳۵
اعظم سادات سرآبادانی


اهمیت قرآن کریم
اهمیت قرآن کریم


 

نویسنده:خدیجه رستمی زاده بهرامی



 
امام صادق (ع) فرمودند: «القرآن عهد الله الی خلقه فقد ینبغی للمرء و المسلم ان ینظر فی عهده و ان یقرا منه کل یوم خمسین آیه؛ قرآن پیمان خدواند و با خلقش می باشد. پس سزاوار است که هر فرد مسلمان به عهد و پیمان خویش نگاه کند و همه روزه، پنجاه آیه از قران را بخواند» .
در بیان اهمیت قرآن، همین بس که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «قرآن، از همه چیز خدا برتر است و فرمودند: برتری قرآن بر سایر سخنان، مانند برتری خداوند است، بر بندگانش» .
آری؛ قرآن کتابی است که رستگاری انسان را در دو جهان تضمین می کند، همچون مشعلی فروزان، انسان را، از تاریکی های جهل و نادانی رهایی می بخشد. و در سرای دیگر، او را، محبوب حضرت پروردگار می نماید.
قرآن، بهترین فتح کننده ی قله ی بلند عزت است. قرآن، چکیده ی جهان هستی است؛ و طبق فرمایش امام باقر (ع): «قرآن همانند دو ستاره ی تابناک آسمانی(خورشید وماه)، صحنه ی زندگی انسان ها راروشن می کند» .
قرآن، کتا بی است که «لایأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه؛ نه اکنون و نه در آینده، باطل درآن راه نخواهد یافت و حقایق آن رادگرگون نخواهد ساخت». (سوره ی فصلت، آیه ی 42) . کتابی است که شب قدر به سبب نزول آن، عظمت یافت «انا انزلناه فی لیله القدر». (سوره ی قدر، آیه ی 1)
قرآن، « شفاء» است: «و ننزل من القرآن ما هو شفاء و رحمه للمؤمنین». (سوره ی اسراء، آیه ی82) درمان بیمارهای قلب و نفس است. و طبق فرمایش نبی اکرم (ص): «القرآن هو الدواء» .
قرآن درظلمانی ترین زندگی بشر، درعصر جا هلیت، همچون انفجاری، آسمان سکوت را شکافت و یکباره، دریایی از رحمت و برکت و نور، برکویر زندگی جاری نمود و فریادی، از عالم قدس، طنین انداز شد که هان ای انسان، ای گمگشته ی خسران زده، لحظه ای درنگ و تدبر نما که سند نجات و رهایی از عالم ملکوت به سویت فرستاده شد! «الرکتاب انزلناه الیک لتخرج الناس من الظلمات الی النور بإذن ربهم الی صراط العزیز و الحمید» . (سوره ی ابراهیم، آیه ی 1)
عاشقان واقعی قرآن، کسانی هستند که شب ها، قرآن را تلاوت می کنند و با آن مأنوس هستند و روزها، در صحنه ی پرآشوب زندگی ازآن الهام می گیرند، شبانگاهان پهلو از رختخواب ناز تهی می کنند و با دستورات شفا بخش آن، بیماری قلبی و روحی خود را درمان می کنند.
پس، بر ماست که مشعل فروزان الهی را، بر قلب و روح تاریکمان، بتابانیم و غبار غربت را، از قرآن برطرف نماییم؛ زیرا:

خواندن قرآن، تمامش نیست بهر مردگان
قلب های مرده را باید به قرآن، زنده کرد
آنکه آیاتش تلاوت، با دل خاضع، نمود
قلب ظلمانی خود را، اختر تابنده کرد

امام علی (ع) می فرماید: «خانه ای که درآن، قرآن خوانده می شود و از خدای عزوجل، فراوان یاد می گردد، برکتش افزایش می یابد و فرشتگان درآن حضور پیدا می کنند و شیاطین ازآن می گریزند» .
چه زیباست، هنگامی که تلاوت قرآن، در سکوت و تنهایی شب، تمامی ذرات وجود انسان را به نشاط و شادابی وامی دارد و روح و به هیجان آمده و از شدت شور و التهاب، طاقت ماندن در قفس تن را از دست می دهد و بی صبرانه، خود را به پنجره ی بسته ی این قفس می زند؛ تا راهی گشوده و به عرش خدا پرواز کند.
حالت عجیب و حیرت انگیزی است که توصیف آن، با هیچ قلم و اندیشه ای میسر نیست. آن لحظه ای که از آب دریای معرفت قرآنی خود راسیراب نموده و با نسیم نوازشگر آیه های تکان دهنده اش، به د لهایمان نوید می دهیم که: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» . (سوره ی رعد، آیه ی 28)
وقتی با تکیه بر قرآن، به عرش می توان سفرکرد. وقتی به معراج و سیر عالم پاک می توان سفر کرد. دیگر دلتنگی و خستگی معنا ندارد. پس، آن گاه که غوغای زندگی، انسان را از خویش می رباید و وسوسه های توان شکن و ایمان سوز تهدیدش می نماید باید خلوتی گزید و به تلاوت آیات وحی مشغول شد. آنگاه، شفافیت آسمان دل را از ورای همه ی غبارها و تیرگی ها می توان به نظاره نشست.
امام صادق (ع) می فرمایند: «در روز قیامت، فردی را برای حساب صدا می زنند، پس، قرآن در پیش روی او قرار می گیرد و عرض می کند: خدایا، من قرآنم و این بنده ی تو در راه تلاوت من خود را درسختی انداخته و در دل شب ها، مرا تلاوت کرده و قلبش، روشن و اشکش، جاری شده است. پروردگارا، او را از من خشنودکن. همچنان که من از او خشنودم» .
کلاس قرآن، کلاسی است پر از پاکی و خلوص که درآن تواضع، خشوع. صفا، آرامش، خودسازی، معرفت،کمال و عشق و عاشقی تدریس می شود. در این کلاس، قلب ها به خدا نزدیک است. اشک ها زلال است، آن هنگام که آیات بشارت را می خوا نی، برق امید، سراسر وجودت را فرا می گیرد وآن زمان که به آیات عذاب می رسی، برق خوف تو را بیدار و هشدار می نماید، به که چه شیرین است، قطره ای از دریای بیکران قرآن نوشیدن وچه زیبنده اند، تالیان و حاملان و عاملان به این مصحف حق تعالی!
چه زیباست، لحظه ی تلاوت آیات دوست! ،دل از همه بریدن و فقط دل به او دادن و جلوه ی حضور یار را دیدن.

ای دوست هر آنچه هست نو رخ توست
فریاد رس دل نظر فرخ توست

کلاس معنوی قرآن انسان را با معرفت و عاشق می کند. هرکس می خواهد معنی عشق به الله را بفهمد، باید با کاروان قرآن و قرآنیان همسفر شود و جرعه ای ازآن را بنوشد. آنگاه است که خدواند هم، عاشق تو میشود: «فاتبعونی یحببکم الله» . (آل عمران، آیه ی 31) آخر بی عشق، سر عش پرسیدن ازعاشقان کاری بیهوده است. خود، باید در وادی عشق گام نهی، تا سرآن را دریابی. بهترین راه، این است که خود، از نزدیک با این کلاس آشنا شوی. و بدان! که مولای متقیان، قرآن ناطق علی (ع) می فرماید: «قلبی که ظرف آیات الهی است، عذاب نمی شود».
ملاصدرا، در تفسیر سوره ی واقعه، می فرماید: « بسیار به مطالعه ی کتب حکما پرداختم، تا آنجا که گمان کردم و کسی هستم، ولی همین که بصیرتم باز شد، خودم را ازعلوم واقعی خالی دیدم و درآخر عمر، به فکر رفتم که سراغ تدبر، در قرآن و روایات محمد و آل محمد (ص) بروم. من یقین کردم که کارم بی اساس بوده است؛ زیرا درطول عمرم، به جای نور، درسایه ایستاده بودم. از غصه، جانم آتش گرفت و قلبم و شعله کشید، تا رحمت الهی دستم را گرفت و مرا با اسرار قرآن آشنا کرد و شروع به تفسیر و تدبر در قرآن کردم و در خانه ی وحی را کوبیدم، درها باز شد و پردها کنار رفت و دیدم، فرشتگان به من می گویند: «سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین» . (سوره ی زمر، آیه ی73) من، اکنون که دست به نوشتن اسرار قرآن زدم، اقرار می کنم که قرآن، دریای عمیقی است که جز با لطف الهی، امکان ورود در آن نیست. ولی چه کنم که عمرم کوتاه و بدنم ناتوان، قلبم شکسته و سرمایه ام کم، ابزارکار ناقص و روحم کوچک است» .
پس، بر مونسان کلام وحی است که قدر مؤانست با کلام خدا را بدانند و هر روز، سجده ی شکر بر درگاه او بسایند زیرا؛ «لئن شکرتم لأزیدئکم» . (سوره ی ابراهیم، آیه ی 7)
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۵ ، ۲۰:۰۹
اعظم سادات سرآبادانی




ایمان مانند درختی پر بار و پر ثمر است که اگر جوانه آن در روح و جان کسی کاشته شود و درست آبیاری گردد میوه می دهد. بنابر این کسانی که عمل صالح ندارند، ایمان و باور و اعتقاد ندارند که نتیجه و میوه ای در اعمال آنان هویدا گردد.


ایمان

امنیت از مهمترین نعمت های الهی است که به هر کسی داده می شود .

در سایه امنیت است که انسان رشد پیدا می کند و به راحتی مراتب تربیتی، علمی و دینی را طی می کند .

خانه و خانواده ای که امنیت روانی داشته باشند و به مقدار کفایت دنیایشان تامین باشد، با آرامش خاطر مسیر ناهموار دنیا را طی می کنند. شکوفایی استعدادهای نهفته در این خانواده سهل و آسان تر است و فرزندان نخبه اصولاً در چنین خانواده هایی که از نعمت آرامش و امنیت برخوردار هستند نمود پیدا می کند.

جامعه نیز همین حکم را دارد هر چقدر امنیت روانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بالاتر باشد مردم آن جامعه بهتر رشد می کنند و شکوفایی اقتصادی و فرهنگی در گرو این امر است. به همین علت است ابرقدرتهای جهانی با ایجاد جنگ های پی در پی و اشغال نظامی هر کشور سد بزرگی در راه رشد و بالندگی آن ایجاد می کنند.

بالعکس خانواده متشنج که زلزله های روانی و اقتصادی پایه های محکم آن را سست کرده، هیچ گاه پله های موفقیت را طی نمی کنند چرا که ناامنی و فقدان آسایش و آرامش، افراد آن خانواده را در منجلاب گرفتاری فرو می برد و قدرت و تفکر خلاق و شکوفه زدن جوانه های استعداد و توانایی و قابلیت را از آنان می گیرد .مثلا فرزندانی که در خانواده های معتاد رشد می کنند و یا در کشمکش دعوای پدر و مادر دچار طوفان طلاق میشوند اغلب موفق نیستند؛ بنابر این می توان گفت قانون کلی این جهان این است که در صورت نبودن امنیت و آرامش، رشد و شکوفایی تا حدی محال و غیر ممکن است.

 

ایمان چیست؟

ایمان از ریشه امن به معنای دژ مستحکم و پناهگاه امنی برای تمامی خطرات و مهلکه های دنیایی است که در صورت عدم مراقبت و محافظت، گاهی تا سر حد مرگ ، روح انسان را پیش می برد و به تعبیری روح دچار مرگ مغری می گردد . به تعبیری در چنین حالتی تمامی سیستم های حیاتی انسان از کار می افتد .

ایمان خانه امن درونی است ، آرامشی که از درون می جوشد و این با هیچ چیز دیگری بدست نمی آید .

همچنان که امنیت در نهاد خانواده و جامعه موثر است ، ایمان نیز باعث رشد و شکوفایی استعداد های معنوی انسان می‌گردد و بستر مناسبی برای پرورش روح و جان را مهیا می کند .

آنان که به واسطه ایمان واقعی و قلبی آرامش درونی دارند ، بادها و حتی طوفان های سهمگین آنان را از پا در نمی آورد و به واسطه همین خانه امن و محکم، مسیر بندگی را هموار می کند .

آری هیچ نیرویی مانند ایمان به خدا در دل انسان آرامش ایجاد نمی کند.

حال سوال این است که چرا اکثر مسلمانان دچار بد بختی های گوناگون هستند؟ مگر ایمان مانند رودخانه ای نیست که ما را به ساحل امن دریای عشق خدا برساند آیا ایمان ما درست و واقعی نیست یا ایمان فی حد ذاته موثرنیست

اولیاء خدا کسانی اند که بالاترین آرامش را دارند؛ آنانکه نه از گذشته غم و اندوهی دارند و نه ترسی از آینده دارند : أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ (60/یونس)

سوالی که ممکن است پیش آید این است که با توجه به آیات و گفته های معصومین پیرامون ایمان و نتایج و بهره های آن ، چرا اکثر مسلمانان دچار بد بختی های گوناگون هستند؟

مگر ایمان مانند رودخانه ای نیست که ما را به ساحل امن دریای عشق خدا می رساند؟!

آیا ایمان ما درست و واقعی نیست یا ایمان فی حد ذاته موثرنیست؟!

 

چه نوع ایمانی ارزشمند است؟

قرآن کریم به چند نوع ایمان و گرایش های مختلف اشاره کرده و تعادادی از آنها را مورد انتقاد قرار داده است:

1-ایمان موسمی و فصلی

بسیاری از افراد فقط در سختی ها و مشکلات خدا را می خوانند و تا به سختی می رسند ،مداوماً نذر می کنند و به همه ائمه متوصل می شوند اما همین که گره از کارشان گشوده شد یا خطر از سرشان رفع شود، خدا را فراموش می کنند .

اینان بندگانی مطیع و فرمان بردار نیستند در عین این که نماز نمی خوانند و روزه خواری می کنند و حجاب و عفاف را رعایت نمی کنند، اعتقادشان بر این است که دل باید پاک باشد .

این دوستان بالواقع بنده خدا نیستند و اسیر هواهای نفسانی هستند و به تعبیری خدای آنها ، هوای نفسشان است .

فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ یُشْرِکُونَ : و هنگامى که بر کشتى سوار مى‏شوند خدا را مخلصانه مى‏خوانند و[لى] چون به سوى خشکى رساند و نجاتشان داد، بناگاه شرک مى‏ورزند.(عنکبوت /65)

خدا

قرآن به زیبایی می فرماید : این گروه همین که احساس خطر کردند و کشتی خود را در حال غرق دیدند ، فریاد یا الله می زنند ولی وقتی رهایی پیدا کردند و خود را به ساحل آرامش دیدند بار دیگربه سراغ غیر خدا رفته و شرک می ورزند .

در این آیه طوفان و امواج دریا نماد سختی های این دنیا است و ساحل دریا نشانه ای از گره گشایی و برطرف شدن سختی هاست.

2-ایمان تقلیدی

گاهی ایمان و گرایش به خاطر تقلید از آبا و نیاکان ، بدون هیچ دلیل و برهان منطقی است ؛ همچون ایمان بت پرستان که در جواب انبیاء می گفتند : ما این عقیده به بت ها را از نیاکان خود گرفته ایم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۵ ، ۲۱:۱۰
اعظم سادات سرآبادانی


🚩غزه؛ قلعه شکست‌ناپذیر مقاومت

🔻تقدیر از گروه‌های مقاومت


📝رهبرانقلاب: مقاومتهای پی‌درپی غزّه، که اینک به قلعه‌ی شکست‌ناپذیر مقاومت مبدّل شده است، در طی چند جنگ پیاپی نشان داد که این رژیم، ضعیف‌تر از آن است که در مقابل اراده‌ی یک ملّت، توان ایستادگی داشته باشد.

🔻قهرمان اصلی جنگهای غزّه، ملّت سلحشور و مقاومی است که باوجود تحمّل چندین سال محاصره‌ی اقتصادی، امّا با اتّکاء به قدرت ایمان، همچنان از این قلعه دفاع میکند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۰۲:۳۷
اعظم سادات سرآبادانی



همواره مغرضان نظام اسلامی برای کم اهمیت جلوه دادن موضوعاتی مثل رابطه با آمریکا، سعی در وارونه جلوه دادن آن دارند. رهبر معظم انقلاب در دیدار با دانش آموزان و دانش جویان بمناسبت سیزده آبان، به تفکر غلط «ایستادگی امام(ره) در مقابل آمریکا به علت تعصب و لجاجت و غرور بوده[1] نه ناشی از استدلال و منطق» پاسخ دادند.

بخش قرآن تبیان
استکبار ستیزی

سیاستی قرآنی

خدا در مورد تبعیت نکردن از یهود و نصارا به پیامبر خویش(و در حقیقت به ما) می فرماید: «وَ لَن تَرْضىَ  عَنکَ الْیهَودُ وَ لَا النَّصَارَى  حَتىَ  تَتَّبِعَ مِلَّتهَمْ  قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الهْدَى   وَ لَئنِ ِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِى جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ  مَا لَکَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلىِ ٍّ وَ لَا نَصِیر[بقره/120] هرگز یهود و نصارى از تو راضى نخواهند شد مگر آنکه پیروى از آیین آنها کنى. بگو: راهى که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است و البته اگر از میل و خواهش آنها پیروى کنى بعد از آنکه طریق حق را دریافتى، دیگر از سوى خدا یار و یاورى نخواهى داشت».
واقعیتش هم همین است که ما هر کاری برای راضی شدن آمریکا و دنیای غرب، انجام دهیم(تعهدات برجام که انجام دادیم ولی هربار آنها یک موضوع دیگر را پیش کشیدند) باز هم فایده ندارد مگر اینکه ما مثل زمان قبل از انقلاب در خدمت آنها باشیم.
بنابراین دل نبستن به سازش با آمریکا سیاستی قرآنیست و منطق امام خمینی(ره) در این باره کاملاً با آموزه های قرآن تطابق دارد. رهبر انقلاب، دو دلیل برای ایستادگی امام خمینی در برابر آمریکا بیان کردند.

آمریکا کشوریست که از کارهای ضد انسانی و ضد توحیدی شیطان پرستی[4] حمایت می کند. «إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا[نور/19] کسانى که دوست دارند، کار ناشایست در میان اهل ایمان شایع شود».
دولت آمریکا طرفدار تروریست و جنگ افروزی در سراسر دنیاست و این با رحمانیت ادیان الهی(مخصوصاً دین اسلام) نمی سازد. در آمریکا روزی نیست که انسانی کشته نشود. آمارمسلمان ستیزی در آمریکا بالاست و...

1- عدم سلطه آمریکا با ایستادگی
رهبر انقلاب اسلامی در بیان این استدلال ها(دلیل ایستادگی امام خمینی در مقابل آمریکا) افزودند: «سیاست و ذات دولت استکباری آمریکا، بر اساس افزون طلبی و زیاده خواهی است که در طول سالیان متمادی این سیاست را در نقاط مختلف جهان به ویژه منطقه غرب آسیا و ایرانِ قبل از انقلاب اِعمال کرده است، بنابراین اگر در همان ماههای اول انقلاب کمترین غفلتی می شد و امام در برابر آمریکا نمی ایستاد، دشمنی که از در بیرون شده بود، مجدداً از پنجره وارد می شد». [2]
اگر خدا می فرماید: «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُوْمِنینَ سَبیلا[نساء/141] و او هرگز براى کافران به زیان مسلمانان راهى نگشوده است». در صورت ایستادگی مسلمانان، محقق می شود. اگر بنیان گذار انقلاب، ایستادگی در مقابل آمریکا را نهادینه نمی کرد؛ چه بسا دوباره آمریکا با ترفندهای مختلف بر ایران مسلط می شد؛ چنانکه در مورد کشورهای آمریکای لاتین بعد از استقلال، چنین شد. [3]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۵ ، ۲۱:۲۲
اعظم سادات سرآبادانی


ﻫﻤﻪ ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻛﻪ ز ﻧﺴﻠﻲ ﺩﻭﺭ اﺳﺖ

ﺑﮕﺰﺭﻳﺪ اﺯ ﮔﻨﻬﺶ ﻛﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﺎﻡ ﻭﺟﻮاﻥ ﻭﺷﺎﺩ اﺳﺖ

اﻭ  ﻧﺪﻳﺪﻩ اﺳﺖ ﺟﻬﺎﺩ واﻳﺜﺎﺭ

اﻭ ﻧﺪﻳﺪﻩاﺳﺖ ﻧﻘﺶ ﺧﻮﻥ ﺑﺮ ﺩﺭ ﻭﺩﺳﺖ و ﺩﻳﻮاﺭ

ﻭاﻱ اﺯ ﻧﺴﻞ ﺟﺪﻳﺪ ﻫﻔﺘﺎﺩ

ﻟﻴﻚ  ﺧﻴﻞ ﻣﺮﺩﻡ 

ﻧﻴﻚ ﺁﮔﺎﻩ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﻫﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩﻱ

ﺩﻝ و ﺟﺎﻧﺶ ﭘﺮ اﺳﺖ اﺯ ﺷﺎﺩﻱ

اﻳﻦ ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻨﺶ ﺑﻪ ﺟﻨﮓ ﻗﺪ ﻧﺪﻫﺪ

اﻳﻦ ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺪﻳﺪﻩ اﺳﺖ ﻓﺸﻨﮓ ﻭﻣﻮﺷﻚ

ﺟﻨﮓ اﻳﻦ ﻧﺴﻞ ﻭﻟﻲ ﺳﺨﺘﺮ ﺷﺪ

ﺟﻨﮓ ﻛﺎﻏﺬ ﻭﻗﻠﻢ 

ﺟﻨﮓ ﺻﻮﺕ ﻭﺗﺼﻮﻳﺮ 

ﺟﻨﮓ ﻋﻠﻢ و ﺩاﻧﺶ

 ﺟﻨﮓ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭﻫﻨﺮ

ﻣﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﻧﺴﻞ ﺩﻫﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩﻳﻢ

ﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﭘﺎﻱ ﻭﻃﻦ اﻳﺴﺘﺎﺩﻳﻢ

ﻣﺎ ﻫﻢاﺯ ﺧﻮﻥ ﺑﮕﺬﺷﺘﻴﻢ ﻫﻢ اﺯ ﻭﻗﺖ و ﺯﻣﺎﻥ

ﻟﻴﻚ ﻳﻚ ﺩﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻇﻠﻤﻲ ﻧﺒﺴﺘﻴﻢ ﺩﻫﺎﻥ

ﻣﺎ ﺟﻮاﻧﺎﻥ ﺩﻫﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩﻱ

ﭘﻴﺮﻭ ﭘﻴﺮ ﺧﻤﻴﻨﻴﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺁﺯاﺩﻱ

ﻫﻢ ﻣﺪاﻓﻊ ﺯﺣﺮﻡ ﮔﺸﺘﻴﻢ ﻫﻢ ﺩاﻧﺸﻤﻨﺪ

ﻣﻮﺳﻮﻱ ﺧﻠﻴﻠﻲ ﺩﻫﻘﺎﻥ ﻣﻜﻴﺎﻥ ﺩاﻧﺸﮕﺮ

اﻱ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺯاﻫﺪ اﺯ ﻧﺴﻞ ﺩﻫﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩ اﺳﺖ

ﺯاﻫﺪ اﺯ ﺧﺎﻙ ﻭﻃﻦ ﭼﺸﻢ ﻧﺸﺴﺖ ﭼﺸﻢ ﻧﺒﺴﺖ

اﻱ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺑﺪاﻧﻴﺪ ﻛﻪ ﺟﻮاﻧﺎﻥ ﻭﻃﻦ

ﻫﻤﻪ ﻏﻴﺮﺕ ﺩاﺭﻧﺪﺑﺮ ﺗﻦ ﺧﺎﻙ ﺯﻻﻝ  ﻣﻴﻬﻦ

ﺁﺭﺯﻭﻣﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺻﻠﺢ اﺳﺖ ﻭﺩﮔﺮ ﺟﻨﮓ ﻧﻜﻨﻴﻢ

ﻭاﻱ اﺯ ﻣﻮﻋﺪ ﺣﺮﺏ ﻣﺎ ﺗﻨﻤﺎﻥ ﻫﺪﻳﻪ ﻛﻨﻴﻢ

ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮ ز ﺯاﻫﺪ ﻛﻪ ﻛﺸﻴﺪ ﻓﺮﻳﺎﺩﻱ

ﺩﻣﺘﺎﻥ ﮔﺮﻡ اﻻ ﻧﺴﻞ ﺩﻫﻪ ﻫﻔﺘﺎﺩﻱ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۱۵
اعظم سادات سرآبادانی



گروه فعالیت‌های قرآنی: اگر بخواهیم بگوییم که قرآن، کتاب چیست، باید پاسخ خود را از خود قرآن دریافت کنیم قرآن کریم خود را حاوی تمام علوم می‎داند، گرچه ما قطره‌ای از آن دریا را بیشتر نمی‎توانیم برداریم.


معجزه جاوید

تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، ازجمله معجزات جاوید قرآن می‎توان به زمان نزول قرآن اشاره کرد، زمان نزول قرآن شریف، در منطقه‌ی حجاز، فن فصاحت و بلاغت و استفاده از این فن، برخوردار بود و بازار عکاظ در مکه، محلی برای گردهمایی شاعران محسوب می‎شد.

همه ساله شاعران در آنجا جمع می‎شدند و بهترین اشعار را بر دیوار کعبه می‎آویختند کمااینکه «معلقات سبع» که در تاریخ ادبیات عرب، معروف و از امور مسلم است هفت قطعه از بهترین اشعار عرب بوده که آنها را به کعبه می‎آویختند.

با بعثت پیامبرگرامی اسلام و نزول قرآن نه فقط بازار عکاظ تعطیل شد بلکه آن معلقات نیز به زیر آمد طوایفی که صاحبان این اشعار بودند با کمال شرمندگی اشعار خود را بردند، زیرا نور شمع در مقابل نور خورشید نابودشدنی است.

قرآن‌کریم علاوه‌بر تعطیل کردن بازار عکاظ، چنان تاثیری بر جای نهاد که مثلاً ولید بن مغیره که در میان اعراب «ریحانة العرب» لقب گرفته بود، درباره قرآن کریم گفت: «هر آینه، قرآن برخوردار از شیرینی خاصی است و دارای زیبایی و سرور ویژه‌ای است، طبقات فروقانی آن بسی ثمربخش و طبقات زیرین آن بسی خوشبو، و این کتابی است که از هر چیز برتر است و هیچ چیز بر آن برتری نمی‌یابد».

خلاصه کلام این‌که پیامبر گرامی اسلام آنان را به تحدی دعوت کرد ولی آنان هر کاری که می‎توانستند انجام دادند، حتی به پیامبرگرامی اسلام پیرایه‌ی جنون، سحر و ... بستند و بیش‌از هشتاد مرتبه با او جنگ کردند اما به فکر تحدی به قرآن نیفتادند چراکه می‎دانستند چنین کاری از درک آنان خارج است.

قرآن‌کریم در مدت بیست و سه سال و در حالات مختلف مثل سفر، حضر، صلح، جنگ، آسایش، سختی، فقر، غنا، حبس، رهایی، حصر، آزادی و ... بر پیامبراسلام نازل شد  و در عین هماهنگی خود را حفظ کرد.

حوادث و حالات مختلف، موجب پیدایش حالات روانی، هیجان‌ها، آرامش‌ها، خوف‎ها و امیدها، غم‌ها و شادی‎ها و ... در انسان می‎شود و تاثیر فراوانی در گفتار و کردار انسان برجای می‎گذارد، اما قرآن شریف از این امر برکنار است.

هماهنگی مخصوص قرآن‌کریم از نظر شکل، محتوا، جاذبه، روش، انسجام و عدل دگرگونی از ابتدا تا انتها نشان می‌دهد که نمی‎تواند حاصل تراوش فکری بشر باشد، کتابی که در مدت بیست و سه سال جمع شده باشد، علی‎القاعده باید دارای اختلاف‌های زیادی باشد در کتاب‌های بزرگان ـ مخصوصاً اگر علمی باشد ـ دیده‌ایم که اختلاف و یا لااقل تغییر رای وجود دارد، ولی در تمام قرآن شریف یک اختلاف یا تغییر رای دیده نمی‎شود، پس معلوم می‎شود که منشا آن علم خداست، نه علم بشر، قرآن‌کریم از این معجزه‌ی بزرگ خبرداده و فرموده است: «آیا درباره قرآن نمی‎اندیشید؟ اگر از سوی غیر خدا بود، اختلاف فراوانی در آن می‏یافتید».

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۹
اعظم سادات سرآبادانی



طهارت قلب از ناپاکی  های هوای نفس و معصیت به سبب توجه، یقین و تقوا از ویژگی  های اساسی برای رقت، خشوع و نورانی شدن قلب به نور الهی است. اما گاهی قلب انسان، خشن و بدل به خانه ی تاریک می  شود که در آن نور وجود ندارد و سینه انسان تنگ می گردد و در این حالت انسان توانایی اجابت دعوت پروردگار را از دست می دهد.

فرآوری: زهرا اجلال - بخش قرآن تبیان

لقمه حلال

از بزرگترین اسباب قساوت و بسته بودن قلب  گناه است، اگر انسان معصیت الهی را مرتکب شود خداوند بر قلب او مُهر می زند و قلب او از کسب معرفت الهی باز می  ماند. این همان «طبع» و «رین» است که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است: « کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ» (مطففین/14) ؛ نه چنین است، بلکه آنچه مرتکب می  شدند زنگار بر دل  هایشان بسته است.
«.... وَ طُبِعَ عَلی  قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا یَفْقَهُونَ» (توبه/87)؛ و بر دل  هایشان مُهر زده شده است در نتیجه قدرت درک ندارند و این حالت عبارت است از بسته بودن قلب از معرفت و نور.
در روایتی رسول خدا صلی الله و علیه وآله می فرمایند پنج چیز دل ها را می میراند :
1 -   گناه بالای گناه 2  -  مجادله با احمق (نابخرد) 3 -   هم صحبت و مجالست بیش از حد با زنان 4  -  نشستن با مردگان، گفتند رسول الله (صلی الله و علیه وآله) مردگان چه کسانی هستند؟ فرمود: هر بنده خوش گذران سرکش که او مرده است. (خصال شیخ صدوق 106)
در حقیقت می توان گفت که قساوت قلب  یکی از بیماری های روحی  است که منشا بسیاری از آلودگی ها و گناهان می شود و باید از آن پیشگیری کرد و اگر خدای ناکرده دچار آن شدیم آن را درمان نماییم .

از بزرگترین اسباب قساوت و بسته بودن قلب 306605 گناه است، اگر انسان معصیت الهی را مرتکب شود خداوند بر قلب او مُهر می زند و قلب او از کسب معرفت الهی باز می  ماند. این همان «طبع» و «رین» است که خداوند در قرآن به آن اشاره کرده است: « کَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى? قُلُوبِهِم مَّا کَانُوا یَکْسِبُونَ» (مطففین/14) ؛ نه چنین است، بلکه آنچه مرتکب می  شدند زنگار بر دل  هایشان بسته است

قلب  های سالم ، قلب  هایی است که وظیفه  ی خود را به خوبی انجام می دهند، و برای غیر خداوند در آنها جایگاهی نیست و برای خداوند شریک قرار نمی  دهند. تمام حب و بغض  هایشان برای خداوند است، فقط به خدا توکل و امید دارند. ترسشان از خدا است، دوستی و دشمنی  اش برای خداست. فقط مطیع دستورهای الهی هستند. و هیچ امری را بر امر خدا و رسول مقدم نمی  داند، و این  ها نشانه  های سلامت قلب است.
و از این جا معلوم می  شود که معارف قرآن مخصوص قلب  هایی است که از معصیت و ناخالصی ها پاک است، قلب  هایی که گناهان مانع رسیدنشان به فیض و معارف قرآن نمی شود.
اینکه خداوند فرمود: «لایمسّه الا المطهرون» این تماس فقط تماس جسمی نیست، بلکه به معارف قرآن نیز جز پاکان نمی  رسند. برای اینکه انسان اگر بخواهد به معارف قرآن برسد و راهی به سوی قرآن بیابد باید قلبش پاک باشد. قلب  های ناپاک مانع از رسیدن به قرآن است.

موثر ترین مسئله در طهارت قلب

طهارت قلب یعنی؛ یعنی قلب از هر نوع گناه طاهر شود. اگر قلب طاهر شد، اخلاص می‌ آید؛ چون مرکز فرماندهی روح، این قلب است. بعد از قلب طاهر، روح مسلّط بر اعضاء و جوارح می شود، وقتی روح طاهر شد، بدن طاهر می شود. دیگر ید می شود یدالله، عین می شود عین  الله.
لذا راه این است: طهارت قلب. اولیاء الهی نکته ای را در باب طهارت قلب بیان فرمودند که بسیار مهم است. تمام آن ها بیان فرمودند: اوّلین و مهم ترین مسئله در طهارت قلب، لقمه است.
نکته ی قابل توجه در این موضوع به نقل از آیت الله قرهی این است که "شما فکر نکنید لقمه یعنی فقط خوردن. لقمه یعنی امکان دارد شما از وسیله نقلیّه دولتی استفاده کنید، یا امکان دارد از آن موقعیّتی که برای شما قرار دادند سوء استفاده کنید و ... این  ها خیلی مهم است و انسان باید دقیق باشد."

راهکارهای درمان قساوت قلب :

مهمترین راه های درمان قساوت قلب :

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۴
اعظم سادات سرآبادانی


قرآن

مراد از اعجاز علمى قرآن آیاتى است که نوعى رازگویى علمى است; یعنى مطلبى علمى را که قبل از نزول آیه، کسى از آن اطلاع نداشته، بیان مى‌کند و ممکن است مدتها بعد از نزول، از سوى دانشمندان علوم تجربى کشف ‌شود; این مطلب علمى به‌ گونه‌اى است که با وسایل عادىِ بشر عصر نزول، قابل فهم و بیان نبوده ‌است.

یکى از ابعاد اعجاز قرآن، بعد علمى آن است. مقصود از علم در اینجا علوم تجربى، اعم از علوم طبیعى، مانند فیزیک، شیمى، زیست‌ شناسى، و علوم انسانى، مانند جامعه ‌شناسى است; یعنى علومى که براساس روش مشاهده و تجربه حسّى پایه‌گذارى شده و در برابر علوم عقلى، نقلى و شهودى است.

مبحث اعجاز علمى قرآن از جهتى زیر مجموعه بحث اعجاز قرآن و از منظر دیگر زیر مجموعه تفسیر علمى آن است، از این ‌رو با مبانى اتخاذ شده در تفسیر علمى قرآن ارتباطى وثیق دارد و در آنجا روشن مى‌شود که هدف اصلى قرآن، هدایت انسان به سوى خداست و اشارات علمى آن از اهداف فرعى است که در راه خداشناسى و معادشناسى از آنها استفاده مى‌شود (مثلا نک: آیات 2‌ـ‌4 رعد/13; 190 آل‌عمران/3; 5‌ـ‌8 طارق/ 86; 54 حجّ/22) و موجب تحریک حسّ کنجکاوى بشر و توجه او به دانش و رشد علوم در بین مسلمانان شده است. نیز در مبحث تفسیر علمى، روشن مى‌گردد که ظواهر قرآن همه علوم بشرى را برنمى‌تابد تا از آن قابل استخراج باشد. از طرفى تحمیل نظریه‌هاى علمى نیز بر قرآن جایز نیست، بلکه نوعى تفسیر به رأى و حرام است، بنابراین، فقط مى‌توانیم از شیوه استخدام علوم در فهم و تفسیر بهتر آیات قرآن استفاده کنیم. این مطلب در برخى موارد، اعجاز علمى قرآن را نیز ثابت مى‌کند. در مبحث تفسیر علمى، باز بیان مى‌شود که مفسر نمى‌تواند قرآن را بر هر نظریه علمى تطبیق کند و قرآن را تابع علوم متغیر سازد، بلکه در تفسیر و اعجاز علمى از علوم قطعى تجربى، یعنى گزاره‌هاى علمى که به حد بداهت حسّى رسیده باشد، مانند نیروى جاذبه، یا به وسیله دلیل عقلى ‌پشتیبانى گردد، استفاده مى‌شود.1

تفسیر علمى قرآن، هر چند از قرن چهارم و پنجم هجرى قمرى در آثار مکتوب بوعلى سینا دیده مى‌شود2 و با فراز و نشیب هایى تا قرن حاضر ادامه یافته است; امّا بحث اعجاز علمى قرآن که برگرفته از تفسیر علمى است، تنها در قرن حاضر مورد توجه مسلمانان و غیر مسلمانان قرار گرفته است.

برخى از کتابهاى تألیف شده در این باره عبارت است از: معجزات القرآن فى وصف الکائنات و‌الاعجاز و‌الطب الحدیث عبدالعزیز اسماعیل، اعجاز قرآن از نظر علوم امروزى یداللّه نیازمند شیرازى، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر سید رضا پاک نژاد، الاسلام و الهیئه هبة الدین شهرستانى، الاعجاز العلمى فى القرآن الکریم سامى محمدعلى، الاعجاز العلمى فى الاسلام محمّد کامل عبدالصمد، القرآن و العلم الحدیث، الاعجاز العددى للقرآن الکریم، اللّه و العلم الحدیث، اسرار و عجب و من الآیات العلمیه عبدالرزاق نوفل والقرآن و العلم و القرآن والطب احمد محمّد سلیمان.

در این میان برخى تفاسیر معاصر نیز به ‌صورت گسترده به موارد اعجاز علمى قرآن اشاره کرده‌اند; همچون تفسیر نمونه، طنطاوى و‌...‌.در میان خاورشناسان، موریس بوکاى در کتاب مقایسه‌اى میان تورات، انجیل، قرآن و علم از کسانى است که رویکردى مثبت به اشارات علمى قرآن داشته و در برخى موارد به صراحت اذعان کرده که قرآن مطالبى علمى را بیان مى‌کند که تا قرنها بعد براى انسان ناشناخته بوده است.3

موریس بوکاى در کتاب مقایسه‌اى میان تورات، انجیل، قرآن و علم از کسانى است که رویکردى مثبت به اشارات علمى قرآن داشته و در برخى موارد به صراحت اذعان کرده که قرآن مطالبى علمى را بیان مى‌کند که تا قـرنها بعد براى انسان ناشناخته بوده است

پرسش اساسى که مخالفان اعجاز قرآن مطرح کرده‌اند آن است که آیا انطباق آیات قرآن بر یافته‌هاى علوم تجربى، اعجاز علمى قرآن را ثابت ‌مى‌کند؟ برخى گفته‌اند: در این ملازمه چند‌اشکال وجود دارد:  

1. این بعد اعجاز قرآن را فقط اهل علم و متخصصان علوم تجربى در مى‌یابند، درحالى ‌که قرآن براى همه افراد معجزه است.

2. تحدّى قرآن درباره هر یک از سوره‌هاى آن است، در حالى‌ که مطالب و اشارات علمى آن در همه سوره‌ها  وجود ندارد.  

3. بحث اعجاز قرآن با علم تفسیر در هم ‌آمیخته شده است، چون هدف علم تفسیر بیان معانى الفاظ و جملات، و هدف اعجاز، دلیل‌ آوردن بر صدق سخنان پیامبر(صلى الله علیه وآله) است. 

4. مطابقت برخى مطالب علمى قرآن با اکتشافات جدید، ثابت مى‌کند که قرآن را انسانى عادى بیان نکرده، بلکه از طرف خداى داناى به حقایق نازل شده است; ولى این مطلب اعجاز قرآن را ثابت نمى‌کند، چون تورات و انجیل اصلى هم از طرف خدا نازل شده‌اند; ولى معجزه نبودند. اعجاز قرآن درباره اعجاز بیانى و ادبى آن است که کسى مثل آن را نمى‌تواند بیاورد.4

قرآن

برخى محققان با پذیرش این نکته که انطباق قرآن با علوم تجربى اعجاز علمى قرآن را ثابت مى‌کند، به اشکالات وى پاسخ داده‌اند که اشکال نخست به ابعاد دیگر اعجاز قرآن نیز وارد است; براى مثال، اعجاز ادبى قرآن را تنها افراد ادیب و متخصص به خوبى ادراک مى‌کنند و مردم عادى و غیر عرب متوجه آن نمى‌شوند; ولى دلیل بى‌اعتبار بودن اعجاز ادبى یا علمى قرآن نیست.اشکال دوم را این گونه پاسخ داده‌اند که مدعیان اعجاز علمى، آن را براى یکایک سوره‌هاى قرآن ثابت نمى‌دانند، بلکه مى‌گویند: اعجاز قرآن جهات مختلف (ادبى، علمى، قوانین عالى و‌...) دارد و لازم نیست هر سوره آن از همه جهات معجزه باشد، بلکه از یک جهت هم که معجزه باشد کافى است و تحدّى قرآن صحیح است، بنابراین، اگر اعجاز علمى تنها در برخى سوره ها تحقق یافت زیانى به تحدّى نمى‌زند. در مورد اشکال سوم گفته‌اند: گاه هدف از تفسیر علمى قرآن اثبات نظرات انحرافى، یا تحمیل رأى بر قرآن، یا اثبات این نکته است که همه علوم در قرآن وجود دارد. این برداشت، نتیجه سوء فهم و سوء استفاده از تفسیر علمى و موجب بدبینى به آن است، و گاه هدف آن روشن کردن معانى و مقاصد آیات، یعنى همان تفسیر اصطلاحى است، و گاهى هدف اثبات اعجاز قرآن است. البته بیان اعجاز علمى قرآن در راستاى تفسیر و یکى از اهداف فرعى آن است.اشکال چهارم، چنین پاسخ داده شده که قرآن در 14 قرن قبل مطالبى علمى را آورده که دانشمندان علوم تجربى قرنها بعد آن را کشف کرده‌اند. این کشف دو چیز را نشان مى‌دهد:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۲
اعظم سادات سرآبادانی

مهدی شاه بیک:

✴️💠فرمان با عصا💠✴️


در خط بودیم. مسئول محور، «حاج علی موحد» همراه با برادر «حسن قربانی» به خط آمده بودند تا به نیروها سر بزنند. من بیرون سنگر ایستاده بودم که با آنها برخورد کردم. حاج علی به من گفت: «فلانی برو داخل سنگر، اینجا در خطر هستی.»

گفتم: «الان می روم.»


💠🔹ایشان یک عصا همراه داشت. با آن مرا مورد خطاب قرار داده و گفت: «به تو می گویم برو توی سنگر!»

من بالاجبار تصمیم گرفتم به داخل سنگر بروم. هنوز چند قدمی داخل سنگر نشده بودم که پشت سرم یک گلوله به زمین خورد. نگاهی به عقب انداختم، دیدم حاج علی موحدی و حسن قربانی هر دو بر زمین افتاده اند. هردوی آنها در اثر برخورد ترکشهای آن گلوله به شهادت رسیده بودند.


💠راوی: اسماعیل عابدی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ بهمن ۹۵ ، ۰۱:۴۵
اعظم سادات سرآبادانی